با پرخاشگری کودکان مقابله کنید
پرخاشگری کودکان بخشی از وجود کودک است . عصبانیت احساسی است که در شش ماهه دوم زندگی بروز می کند . وظیفه ی ما به عنوان پدر و مادر این است که به فرزندان خود کمک کنیم که شیوه های قابل قبولی را برای بیان عصبانیت خود پیدا کنند و با پرخاشگری خود کنار بیایند .
پرخاشگری در نوجوانها خیلی قوی تر از پرخاشگری کودکان است . ولی بسیاری از انها می توانند این احساس را به طرف ورزش و رقابت ویا سر به سر همسن و سالها گذاشتن هدایت کنند .
مقابله با پرخاشگری کودکان
راههای بسیاری وجود دارند که ما می توانیم و باید رفتار احترام آمیز را به بچه ها یاد بدهیم و با پرخاشگری در کودکان مقابله کنیم ، اولین کاری که در سال های اولیه کودک باید بکنیم ، این است که به رواج بی قانونی و خشونت در برنامه های تلویزیون اعتراض کنیم و نگذاریم کودکانمان تفنگ بازی کنند .
همچنین معتقدم که بقای کنونی ما تا حد زیادی به آگاهی ما برای اجتناب از جنگ و پیگیری مذاکرات صلح بستگی دارد . ما به کودکان خود این را مدیون هستیم که آنها را برای این مسئولیت بزرگ ، یعنی صلح طلبی آماده کنیم ، ولی متاسفانه در کمتر جایی اثار این تفکر را می بینیم .
زمانی که ما بچه ها را با این حس بزرگ می کنیم که ظلم اشکالی ندارد به شرط آن که علیه فرد و یا گروهی باشد که آنها او را ابدا قبول ندارند ویا در خدمت به کشورشان باشد ، در واقع آنها را آماده می کنیم که هر لحظه که دراثر حادثه ای که مورد پسندشان نیست برانگیخته شدند ، دعوا یا جنگی را راه بیندازند . پرخاشگری کودکان گاهی موجب فحش دادن کودکان هم می شود .
اطلاعات دیگر درباره پرخاشگری کودکان
ولی ایا واقعا می شود جلوی بچه ها را گرفت و اجازه نداد که تفنگ بازی کنند ویا برنامه های پر از خشونت و بزن بزن تلویزیون را تماشا نکرد ؟ من فکر می کنم باید این کار را کنیم . به عقیده من پدر و مادر باید جلوی تفنگ بازی یا هر بازی دیگری که ظلم عمدی و خشونت را تشویق می کند ، بایستند . منظور من این نیست که بچه ها باید در هر دعوای کوچکی مداخله کنند ، ولی اگر من بچه سه چهار ساله ای داشتم که از من می خواست برایش تفنگ بخرم ، با لبخندی دوستانه و نه با لحن تحکم آمیز به او می گفتم ، دلم نمی خواهد به دست تو تفنگ بدهم که حتی به شلیک کردن تظاهر کنی . چون در دنیا به اندازه کافی کشتار و خشونت وجود دارد و ما باید یاد بگیریم که به روشی دوستانه با هم کنار بیایم . بعد هم از او می پرسیدم که ایا دلش می خواهد به جای تفنگ اسباب بازی دیگری برای او بخرم . بعد هم اگر می دیدم که چوبی را برداشته و از آن به عنوان تفنگ استفاده می کند تا با بقیه بچه ها تفنگ بازی کند به طرفش نمی دویدم که نقطه نظراتم را بازگو کنم و تا زمانی که خشونتی روی نمی داد ، می گذاشتم با بچه ها بازی کند .
به این ترتیب احساس میکنم که نقطه نظر خود را به درستی اظهار می کردم و کودک هم هر چند به روی خودش نمی آورد ، عمیقا تحت تاثیر قرار می گرفت . حتی اگر کودک در این سن تفنگ هم می خرید ، در نوجوانی و بزرگسالی و هنگامی که درباره مساله صلح فکر می کرد به یاد عدم تمایل من به خرید اسباب بازی های جنگی می افتاد و شاید بیشتر از انچه که من تصورش می کردم ، تحت تاثیر قرار می گرفت .
در این بخش درباره پرخاشگری کودکان اطلاعاتی را تقدیم کردیم. کودکان نباید فکر کنند که میتوانند با داد و بیداد حرف خود را به کرسی بکشانند و مشکل شان را حل کنند.
شما باید با منطق و ارامش به او بفهمانید با پرخاشگری کودکان هیچ مشکلی از انها رفع نمی شود و بدتر همه او را یک ادم بد می دانند.
منبع :
asanteb.com