ابوعلی سینا مردی که همه چیز می دانست ولی استاد نبود

امروزه حتی کودکانی که در مقطع ابتدایی نیز تحصیل می کنند ابوعلی سینا را با خوبی می شناسند و او را ستایش می کنند. این سینا یکی از بزرگترین پزشکان تاریخ ایران، و در زمان خود بهترین بوده است. این طبیب توانا از چنان ارج و قربی نزد ایرانیان برخوردار است که ما روز پزشک در اول شهریور را مصادف با زادروز شیخ الرئیس قرار دادیم. در باب زندگی و اخلاقیات ابوعلی سینا داستان پردازی ها و اغراقات زیادی می شود که سعی دارند از وی یک قدیس بسازند.اگر شما هم جزو آن دسته از وطن پرستانی هستید که تعصب چشمتان را بر روی همه چیز بسته است، بهتر است ادامه این مطلب را نخوانید چرا که ما قصد داریم ثابت کنیم شیخ الرئیس به هیچ وجه عاری از خطا، و معجزه گر نبوده است.

ابوعلی سینا

ابوعلی سینا که بود؟

ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، که ملقب به بوعلی سینا، ابن سینا یا شیخ الرئیس می باشد،  در سال 356 هجری شمسی در بخارا چشم به جهان گشود. مانند بیشتر نوابغ زمان خود، ابن سینا همه چیز دان بود، او در طبابت، فلسفه، ستاره شناسی، ریاضیات، ادبیات، منطق، مهندسی، قضاوت، زمین شناسی، جغرافی، روان شناسی و شیمی دستی داشته است و در هر کدام از این رشته ها آثار با ارزشی از وی باقی مانده است. او در علم پزشکی دو کتاب معروف به اسم های کتاب شفا و قانون نوشته است که تا سال ها غنی ترین منبع پزشکی ایران محسوب می شد و به چندین زبان ترجمه شده است. از ابن سینا 450 کتاب به جای مانده است که عمده آنها در باب پزشکی و فلسفه هستند. جرج سارتن یکی از معروف ترین اندیشمندان آمریکا در کتاب تاریخ علم خود در باب ابن سینا می نویسند:” وی بزرگترین پزشک ایران زمین است که نه تنها در طب بلکه در فلسفه و روان شناسی بیمار نیز خبره بوده است.”

ابوعلی سینا هم انسان است

همواره در باب زندگی ابن سینا داستان های زیادی نوشته و فیلم هایی نیز ساخته شده است که می توان به جرات گفت در همه آنها در مورد وی اغراق شده است. همیشه در داستان هایی که در مورد ابوعلی سینا وجود دارد، بیمارانی که همه اطبا او را جواب کرده اند نزد ایشان می روند و او نیز با تجویز نسخه های گیاهی عجیب و غریب بیماران را دوا می کند. قهرمان سازی در تمام ملت ها وجود دارد ولی ایرانیان همیشه از پیشگامان این هنر به شمار می روند. از سعدی و خیام و پروفسور سمیعی گرفته، تا شخصیت های هنری- فرهنگی معاصر، همواره آنها را تا مرز خدایی بالا می بریم. هیچ کس در این که ابن سینا در زمان خود از نوابغ بوده است شکی ندارد ولی اینکه هنوز بعضی از نسخه های من دراوردی را تحت نام نسخه ابن سینا به خورد مردم می دهند قابل درک نیست. امروزه هر کسی می داند که قلب آدمی دو حفره دارد یا اینکه در بدن ما گردش خون وجود دارد. اما جالب است بدانید که ابن سینا اعتقاد داشت قلب سه حفره دارد و حتی چیزی در مورد گرش خون نیز نمی دانسته است. این طبیعی است که بعضی از این داستان پردازی ها در باب ابن سینا به خاطر غرور ملی بوده است ولی برای کسانی که اهل یافتن حقیقت هستند قابل هضم نیست کسی که هنوز در مورد گردش خون اطلاعی نداشته است چگونه می تواند با نسخه های خود به درمان بیماری های عفونی بپردازد و یا حتی از آنها جلوگیری کند؟

ابوعلی سینا

از جمله مسائل دیگری که همیشه به ابن سینا ربط می دهند، تاثیر متافیزیک و عوامل غیر مادی است. اگر کمی دقیق تر در مورد زندگی نامه ابن سینا تحقیق کنیم، در میابیم که وی از مخالفان سرسخت ترویج خرافه در پزشکی یا مدد جستن به فاکتور های غیر جسمی بوده است. اما متاسفانه تصویری که از او در ذهن جامعه ساخته اند بیشتر از آنکه به یک پزشک یا شباهت داشته باشد، شبیه به یک عارف و صوفی است. ابن سینا خود از کسانی است که همواره در عیش و نوش زبان زد عام بوده است و حتی فوتش نیز به همین کار ها بر می گردد. ابوعبید جوزجانی شاگرد ابن سینا که تا پایان عمر نزد ایشان خدمت کرده است در باب مرگ ابن سینا می نویسد:

“شیخ از همه باب در کمال بود و همه چیز را به مساوات می پنداشت به جز نیرو های شهوانی و آمیزش با زنان، ایشان همیشه در این مورد زیاده روی می کردند. شبی یکی از یاران نزدیک شیخ در مورد زیان زن دوستی و پرخوری و شب زنده داری که شیخ در این هر سه افراط می‌کرد، مدیحه سرایید و شیخ در جواب ایشان فرمود: (خدای بزرگ از نیروهای جسمی و روحی مرا بهرهٔ فراوان بخشیده‌است و من باید از همهٔ این نیروها نیک بهره برگیرم و به موقع برخوردار شوم.) زیاده روی در شهوت و آمیزش های جنسی نهایتان جسم ایشان را ضعیف کرد و ایشان در یکی از نبرد هایی که با جناب علاﺀالدوله همراه بود، به بیماری قولنج مبتلا شد. ایشان از ترس اینکه مبادا زمینگیر شود و نتواند در جنگ امیر را همراهی کند دستور داد در یک روز 8 بار تنقیه شوند. این امر باعث شد تا روده های ایشان زخم شوند. اما باز هم ایشان از عیش و نوش و زن دوستی دست بردار نبود و به همین سبب علیل گشت. وقتی که ایشان به همدان رسیدند بیماری قولنجشان قوی شده بود. ابن سینا فهمید که دیگر کاری از دست دوا و دارو بر نمی آید. پس فرمودند:(مدبر تن من از تدبیر فرومانده و درمان بی فایده است.) چند روزی بر این حال بود تا دیده از جهان فروبست. جسمش را در همدان به خاک سپردند. در آن هنگام پنجاه و هشت ساله بود.”

ابن سینا به خاطر افراط در عیش و نوش جان خویش را از دست داد. و اما این تنها در باب زن دوستی ایشان بوده است و ما نمی توانیم در مورد شراب های معنوی که مصرف می کردند تا در نهایت به خدا برسند سخن بگوییم.

آیا شما حاضر هستید حتی برای درمان سرما خوردگی نزد پزشکی که چیزی در مورد گردش خون و حتی میکروب نمی داند، بروید؟ ابن سینا زمانی یکی از بزگترین نوابغ پزشکی ایران بوده است و از کتاب هایشان به عنوان بهترین منابع پزشکی خاور یاد می کرده اند. اما امروز کتاب های ایشان تنها به درد مطالعه در گفتار های تاریخی می خورد. همان طور که قانون و شفا اکنون در قفسه های علم خاک می خورند، نسخه های طبی ایشان نیز به همان جا تعلق دارد.

منبع: https://mag.asanteb.com

‫5/5 ‫(1 نظر)

مقالات پیشنهادی جهت مطالعه ی شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا