آزار جنسی کودکان و راه های پیشگیری
آزار جنسی کودکان یکی از مسائلی است که باید به آن توجه شود. متاسفانه گاهی حتی پدرها دختران شان را مورد تجاوز قرار می دهند. البته آزار جنسی فقط تماسی نیست و میتواند غیر تماسی هم باشند. یک قدم موثر برای پیشگیری از آزار جنسی کودکان اینست که باید به کودکان یاد بدهید هیچ کس حق ندارد به باسن، ناحیه تناسلی و سینه های او دست بزند. نه پدر، نه دوست، نه خواهر برادر و نه هر غریبه و آشنای دیگر. در این مواقع او باید جلوی این کار را بگیرد و اگر نتوانست داد و فریاد کند. در این بخش از مجله پزشکی آسان طب درباره آزار جنسی کودکان اطلاعاتی را تقدیم می کنیم.
آزار جنسی کودکان
بیشتر خانواده ها به کودکان خود میگویند که با غریبه ها صحبت نکن و چیزی از آنها نگیر و دنبال آنها را نیفت و چیزهای دیگری از همین قبیل. اما من میخواهم اینجا به این نکته اشاره کنم که این قبیل توصیه ها لازم است اما کافی نیست؛ چرا که بسیاری از کسانی که دست به آزار جنسی کودکان میزنند به طور معمول جزو آشنایان کودک هستند.
به یاد داشته باشید که کودکان به راحتی اعتماد میکنند و حتما لازم نیست برای آزار جنسی از آنها فرد به زور متوسل شده باشد.
اطلاعاتی درباره آزار جنسی کودکان
آزار جنسی کودکان چه انواعی دارد و توسط چه کسانی انجام می شود؟
آزار جنسی کودکان به معنی بهره کشی جنسی از کودک برای ارضای فرد بزرگسال است و معمولاً توسط اقوام درجه یک، خصوصاً پدر، انجام می شود.
در خانواده هایی که زن و شوهر با هم اختلاف دارند، زن به بیماری جسمی یا اختلالات روانی دچار است و شخصیت منفعلی دارد، درآمد خانواده پایین و نظام خانوادگی بسته است و یکی از اعضا به تسلط و قدرت نیاز دارد، احتمال ارتکاب به استفاده جنسی از کودکان، مخصوصاً دختران، بالا می رود.
مهم ترین مسئله در سوء استفاده ی جنسی استفاده از زور و جبر است که معمولاً در خانه توسط اقوام درجه یک، آشنایان، همسایه ها، دوستان خانوادگی؛ و در مدارس، اردوگاه ها و مهدکودک ها توسط معلم ها، مربی ها یا پرستارهای کودک انجام می شود. اعضای برخی از فرقه های شیطان پرستی نیز کودکان را می ربایند و همراه سایر اعضای فرقه، آنان را مورد آزار جنسی و تجاوز به عنف قرار می دهند. در بسیاری از موارد پس از این اقدامات شنیع، کودکان را از بین می برند.
گاهی اوقات هم ممکن است زور و اجبار در کار نباشد. اگر یک نوجوان 15 ساله با یک کودک 5 ساله ارتباط جنسی برقرار کند مرتکب سوءاستفاده ی جنسی شده است. چون یک کودک 5 ساله قدرت تشخیص ندارد. به طور کلی رابطه جنسی بین دو کودک که بیش از پنج سال اختلاف سنی دارند، سوءاستفاده ی جنسی محسوب می شود.
آزار جنسی کودکان ممکن است تماسی یا غیرتماسی باشد. افرادی که مرتکب آزار جنسی از نوع تماسی می شوند معمولاً اندام تناسلی کودک را به قصد ارضای جنسی خود لمس می کنند، گاه در حضور کودک دست به استمنا می زنند و در موارد شدیدتر، با کودک رابطه ی جنسی کامل برقرار می کنند یا حتی او را به روسپی گری وادار می کنند.
در آزار جنسی کودکان نوع غیرتماسی، فرد آزاردهنده صورت خود یا تصاویر پورنو و غیراخلاقی را به کودک نشان می دهد، یا ماجراها و داستان های شهوانی برای او تعریف می کند و از دیدن آثار ترس و اضطراب در چهره ی او لذت می برد.
فرد مهاجم حتی ممکن است اعمال جنسی انجام ندهد و فقط کاری کند که باعث آزارِ کودک شود. به عنوان مثال دیده شده که فرد آزارگر، باسن یا ناحیه ی ژنیتال کودک را داغ کرده است.
با توجه به این که کودکان بیش ترین زمان خود را در خانه می گذرانند، بدیهی است که بیش ترین اتفاقات مثبت یا منفی از جمله انواع کودک آزاری ها در منزل صورت می گیرد. از طرف دیگر مواجه شدن کودکان با این اتفاقات در خارج از منزل، اغلب ناشی از عدم توجه و مراقبت کافی والدین است.
کودکانی که به قصد بازی با هم سالان خود از خانه خارج می شوند و بدون نظارت والدین شان در کوچه و خیابان بازی می کنند، معمولاً در معرض بیش ترین آسیب های اجتماعی مثل انواع کودک آزاری یا ابتلا به اعتیاد هستند.
طبق آمار به دست آمده، اکثر پرونده های آزار جنسی کودکان مربوط به مردها بوده است، اما متأسفانه در بررسی های اخیر دیده می شود که تعداد زن هایی هم که از کودکان سوءاستفاده ی جنسی می کنند بیش تر از گذشته شده است و روندِ رو به رشد دارد.
یکی از مهم ترین عواملی که باعث ارتکاب به آزار جنسی کودکان می شود این است که خود فرد سوءاستفاده کنند در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته باشد. این افراد ممکن است به هیچ اختلال روانی یا شخصیتی هم دچار نباشند، اما تأثیر منفی اتفاقی که در کودکی برای شان افتاده آن قدر عمیق و ماندگار است که باعث می شود در بزرگسالی خودشان هم به این عمل دست بزنند.
یکی از پرجنجال ترین موارد سوءاستفاده ی جنسی که اخیراً در یکی از شهرهای کوچک استان تهران اتفاق افتاده بود، به فردی به نام بیجه مربوط می شد که چندین پسربچه را دزدیده و پس از تجاوز جنسی، آنان را کشته بود. در بررسی های روان شناسانه ای که روی این فرد انجام شد به این نتیجه رسیدند که او تقریباً به هیچ اختلال روانی و شخصیتی دچار نبوده، شخصیت مرزی نداشته، ضداجتماعی نبوده، روان پریشی نداشته، و فقط به دلیل این که در کودکی به او تجاوز کرده بودند، مرتکب این عمل شده بود.
این فرد به دلیل این که مورد تجاوز قرار گرفته بود، احساس گناه می کرد و از خودش متنفر بود؛ او فکر می کرد: «من آدم کثیف و پَستی هستم که حق زندگی کردن ندارم.»، «من لیاقت زنده ماندن ندارم.» و فکر می کرد کسی که به او تجاوز کرده باید او را می کشته؛ پس خودش تبدیل شده بود به همان آدمی که باید این نمایش نامه ی ناتمام را تمام می کرد. در نتیجه همان کار را با پسربچه ها انجام می داد و با کشتن آن ها داستان را تمام می کرد.
چه عواملی باعث سوءاستفاده ی جنسی پدر از دختر، می شود؟
زنا با محارم، مخصوصاً آزار جنسی پدر از دختر، معمولاً در خانواده هایی دیده می شود که بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد.
برخی افراد نیاز دارند روی دیگران کنترل داشته باشند، در این صورت احساس قدرت می کنند. اصولاً کسی که دیگری را آزار می دهد، می خواهد قدرت خود را به او نشان بدهد.
در خانواده های پرجمعیت و کم درآمدی هم که در یک خانه ی کوچک زندگی می کنند، موارد سوءاستفاده ی جنسی از کودکان دیده می شود. برای بچه هایی که مجبورند شب ها کنار هم و زیر یک پتو بخوابند، اتفاقات بدی می افتد. بچه ها کنجکاوند، لباس هم دیگر را درمی آورند، بدن هم دیگر را نگاه می کنند و از این دست بازی های جنسی انجام می دهند.
تنها بودن بچه ها در خانه به مدت طولانی نیز می تواند یکی از عوامل مهمی باشد که افراد خانواده را به سوءاستفاده ی جنسی از کودکان سوق می دهد. برخی از والدین، به دلایل شغلی، مجبورند ساعت ها فرزندان شان را در خانه تنها بگذارند. این مسئله می تواند منشأ فسادهای فراوانی در کودکان شود؛ مخصوصاً اگر در دوران بلوغ باشند و به اینترنت، ماهواره، تلفن و… نیز دسترسی داشته باشند.
گاهی تنها بودن پدر و دختر به مدت طولانی نیز می تواند برای دختربچه ها خطرساز باشد. در مواردی دیده می شود که مادر شاغل است، فوت کرده، طلاق گرفته یا به هر دلیلی در خانه حضور ندارد و دختر بچه که مدت زیادی را با پدر در خانه تنها بوده، مورد آزار جنسی پدر قرار گرفته است. البته همه ی پدرها مرتکب چنین عملی نمی شوند، اما باید جانب احتیاط را نگه داشت.
مواردی هم دیده می شود که دختر نوجوان به دلیل این که مادرش فوت کرده و نمی خواهد پدرش با زن دیگری ازدواج کند، هم زمان نقش همسر را هم برای پدر بازی می کند.
اصولاً در زنا با محارم، مادر شخصیتِ به شدت منفعلی دارد و برای ایفای نقش همسری و مادری کفایت لازم را ندارد. وقتی مادر شخصیت منفعل دارد یا به یک بیماری مزمن جسمی یا روانی دچار است، یا همیشه احساس ناخوشی می کند، یا بیماری سخت درمان دارد یا سایر مواردی از این دست، عملاً در خانه حضور پررنگی ندارد، در نتیجه هرم قدرت طوری تغییر می کند که مادرِ منفعل پایین می آید و دخترِ فعال، برای کنترل بچه های دیگر، نظارت بر امور خانواده و حتی ایفای نقش همسری و رابطه با پدر، جای مادر را می گیرد و به همین سادگی در یک خانواده ی مشکل دار، جابه جایی نقش ها به وجود می آید.
معمولاً خانواده هایی که در آن ها زنا با محارم وجود دارد، برای حفظ آبرو و رازداری، روابط خود را با دیگران بسیار محدود می کنند. این خانواده ها نظام بسیار بسته ای دارند. حتی گاهی مادر به رابطه ی پدر و دختر پی می برد اما برای این که مشکلی برای سرپرست خانواده به وجود نیاید و نظام خانواده از بین نرود، چشم خود را بر روی مسئله می بندند. این کار اثرات نامطلوبی روی احساسات دختر می گذارد. این دختر نسبت به پدر احساس تنفر، بیزاری و ترس دارد، و در مورد مادرش احساس بی کفایتی می کند. دختر احساس می کند مادرش آن قدر بی عرضه و بی لیاقت است که نمی تواند از فرزندش محافظت کند.
دخترانی که مورد سوءاستفاده ی جنسی پدرشان قرار می گیرند، نسبت به مادر خود احساس خشم و تنفری پیدا می کنند که تا پایان عمر از آن ها جدا نمی شود، چه مادر از موضوع اطلاع داشته باشد، چه اطلاع نداشته باشد. حتی گاهی از مادرشان بیش تر از پدر یا فرد سوءاستفاده کننده تنفر پیدا می کنند.
مادری که به رابطه ی جنسی بین همسر و دخترش پی می برد باید آن را فاش کند. رازِ رابطه ای که تا این حد بیمارگونه است و به طور مکرر اتفاق می افتد، باید فاش شود. البته در بعضی موارد برای جلوگیری از آسیب های بیش تر مثل بی سرپرست شدن کودکان و زیرِ سؤال رفتن وجهه ی اجتماعی اعضای خانواده، لزومی ندارد که مسئله به سطح مراجع انتظامی و قضایی کشیده شود، اما مطرح شدن آن در خانواده، به نحوی که قُبح قضیه از بین نرود، می تواند مانع از تکرار شدن آن شود.
مادر باید آن قدر توانمند شود که بتواند با چنین مسئله ای به درستی مقابله کند. ممکن است این مادر امکان جدا شدن از همسرش را نداشته باشد، به خانه ی پدرش هم نمی تواند برگردد، ولی نباید از چنین مسئله ای هم چشم پوشی کند. فاش شدن، جلو تکرار را می گیرد. ما باید بین بد و بدتر، یکی را انتخاب کنیم. یک راه این است کار را به مراجع قضایی و زندان یا حتی اعدام فرد بکشانیم که باعث می شود خانواده از هم بپاشد؛ راه دیگر این است که این راز را در خانواده فاش کنیم تا مانع تکرار آن شویم. هر دو راه مشکلات خاص خود را دارند، اما ما باید راهی را انتخاب کنیم که ضرر کم تری دارد.
مادر وظیفه ی سنگینی دارد؛ او باید نظارت درستی روی رفتار شوهر و فرزندانش داشته باشد. زنی که از رابطه ی شوهر با دخترش اطلاع دارد، حتی اگر نمی خواهد قضیه را جلو دیگران فاش کند، باید با شوهرش صحبت کند، یا اگر برایش ممکن است از او جدا شود. زندگی ناامن ارزش ادامه دادن ندارد. مادری که احساس می کند اگر از خانه خارج شود امکان دارد شوهرش به فرزندان آسیب بزند، باید از او جدا شود. معمولاً در چنین وضعیتی سرپرستی فرزندان به مادر واگذار می شود.
هم چنین نظام های حمایتی جامعه باید طوری باشند که از چنین مادرانی حمایت کنند، خانه و منبع درآمدی برای آن ها در نظر بگیرند تا بتوانند زندگی خود و فرزندان شان را اداره کنند.
کودکی که توسط پدرش مورد سوءاستفاده ی جنسی قرار گرفته و والدینش به این دلیل از هم جدا شده اند، و سرپرستی او به مادر سپرده شده، باید بتواند هر چند وقت یکبار، در حضور فرد سوم، با پدر ملاقات کند تا تعارضی که در او به وجود آمده، از بین برود. در غیر این صورت این تعارض تا آخر عمر در کودک باقی می ماند. چنین کودکی نمی تواند به درستی با جنس مخالف ارتباط برقرار کند و در زندگی زناشویی مشکل خواهد داشت. این کودک باید بتواند پدرش را در وضعیت مناسب و امنی ملاقات کند تا تصویر یک پدر متجاوز در ذهن او کم رنگ شود و رابطه اش با پدر تا حدودی بهبود پیدا کند. اگر رابطه ی پدر و فرزند ترمیم نشود، آثار نامطلوب آن تا پایان عمرِ کودک از بین نمی رود.
در زنا با محارم شایع ترین ارتباط بین پدر- دختر است، رابطه ی بین برادر- خواهر شیوع کم تری دارد، و نادرترین نوع رابطه، بین مادر- دختر دیده می شود.
شما باید نکاتی را به کودکان تان بیاموزید تا از آزار جنسی به گونه ای پیشگیری کنید :
1) به کودکان بگویید بدون حضور شما سوار ماشین هیچ کس حتی آشنایان نشوند.
2) تلاش کنید دوستان کودکان تان و خانواده آنها را به خوبی بشناسید.
3) رابطه مناسب عاطفی با کودکان برقرار کنید و از آنان بخواهید درباره سوالاتی که در ذهن خود دارند صحبت کنند و بگویید که مسایل آنان برای شما بااهمیت است.
4) به کودکان خود آموزش های ابتدایی جنسی را بدهید و بگویید هیچ کس حق ندارد قسمت های خصوصی بدن آنها را لمس کند.
5) اگر درباره شیوه بازگو کردن این مسایل با کودک راحت نیستید, این نقش را به یک مشاور واگذار کنید
6) ذکر این نکته ضروری است که کودک بداند گاهی پزشکان برای معاینه ممکن است نقاط خصوصی بدن آنها را لمس کنند.
7) به بچه ها بگویید رابطه جنسی میان کودکان و افراد بزرگ تر برخلاف قانون محسوب میشود.
8) به آنها یاد بدهید در صورتی که هرگونه رفتار مشکوک را مشاهده کردند به شما اطلاع بدهند.
9) حواستان باشد درلحن گفتار این آموزش ها دقت و مهارت کافی را کسب کنید.