هدف از ازدواج چیست و چرا ازدواج میکنیم؟ (ویدئو)
هدف از ازدواج در ذهن هر فرد به گونه ای تعریف شده است. خداوند متعال در وجود زن و مرد غریزه تمایل و کشش و طلب کردن و خواستن را در هر دو سوی این معادله (زن و مرد) قرار داده و هر یک به نوعی دیگری را به سوی خود می خواند. ما در مجله اینترنتی آسان طب در مورد هدف از ازدواج و اینکه چرا ازدواج میکنیم، بیشتر توضیح خواهیم داد.
هدف از ازدواج
این خواستن آغازی دارد که در زن و مرد از سنین نوجوانی و در آغاز جوانی بروز و ظهور می کند.
گر چه غریزهٔ شهوانی حتی در سنین کودکی نیز به نوعی در دختر و پسر تحولاتی دارد که دختری در تماس با یک پسر در همان سنین کودکی علائمی را در چهره اش بصورت سرخ شدن رنگ صورت و در پسر بحالت تمنا جلوه می کند و لذا آنجائی که هنوز کودکند و از شهوت چیزی نمیدانند. به بازیهای کودکانه سرگرم می شوند.
در دخترها چنانچه مشاهده کرده اید هنگام نشستن مقابل پسری کوچک و هم سن و سال خود سعی می کند، به گونه ای بنشیند، که جائی از اندام دخترانه او در معرض دید پسر قرار نگیرد – لکن پسر نسبت به این مسائل، بی اعتناتر می باشد و در پوشیدگی خود دقت نظری ندارد.
دختر و پسری که ارتباط خانوادگی دارند مثل (دختر عمو و پسر عمو، دختر دائی و پسرعمه) و امثالهم همزمان با بزرگ شدنشان حالات مواجه شدن آنها با یکدیگر متفاوت می باشد.
و در هر سن و سالی به نوعی خاصی با یکدیگر برخورد میکنند. و زمانی که هر یک به سن بلوغ میرسند. نسبت به تماس با هم احساس نیاز بیشتری دارند.
دختر و پسر وقتی هر یک به سن بلوغ میرسند. شهوت جنسی اظهار وجود می کند و به شدت احساس میکنند که به یکدیگر نیاز دارند.
نیروئی جسمانی و روحانی آنها را به سوی یکدیگر میخواند. شهوت جنسی عرض اندام بیشتری دارد. امّا نمیدانند که چگونه و با چه امکاناتی این نیازها را باید برطرف کنند.
اینجاست که نقش خانواده در هدایت فرزند دختر و پسر بارزتر خود را می نمایاند. و پدر و مادر وظیفهٔ سنگین تری را بدوش خود احساس می کنند و برای ادای این وظیفه به تلاش برمیخیزند.
چیزهائی را می بینند که پدر برای معیشت آنها در خارج از خانواده تلاش می کند و مادر نیز در داخل منزل به تمشیت امور آنها می پردازد – و مسائل گوناگونی را نسبت به خانواده و پدر و مادر خود شاهد هستند.
لکن از مسائل باطنی قضایا و اهداف این زندگی بی خبرند. که این وظیفه بر عهدهٔ پدر و مادر و سپس آموزشهای تربیتی در دبستان و دبیرستان است که هدف از ازدواج جوانان را و پاسخ به اینکه چرا ازدواج میکنیم باید در دستور کار آموزشی و تربیتی قرار گیرد.
ما نیز به حکم وظیفه ای که در این رسالت بعهده داریم به این هدف و پاسخ به چرائی که مطرح است بدینگونه پاسخگوئیم که: انسان در زندگانی بخصوصی از آغاز آن باید هدفمند حرکت کند و اگر هدفی را در پیش روی نداشته باشد، کارش به سامان نمیرسد و لذا یکی از اهداف بسیار با اهمیت ازدواج است.
بدین علت است که آئین مقدس اسلام (نکاح) یا ازدواج را سنت مؤکد قرار داده و آنرا بسیار سفارش کرده و نیز سنین جوانی را برای انجام چنین امری در نظر گرفته، زیرا در این سنین است که غریزه شهوت جسمانی حد اعلای بروز خود را نشان میدهد.
و چنانچه پدر و مادر بدین امر توجه خاصی داشته باشند. پسر و دختر خود را بدین آمادگی راهنمایی می کنند تا از انحرافات اخلاقی جلوگیری بعمل آید.
پی آمدهای ازدواج بسیار با اهمیت و شیرین است که وجود فرزند در خانواده سبب استحکام و دوام و بقاء آن خواهد شد.
در هدف از ازدواج نباید همهٔ هدف ها را متوجه برآوردن نیازهای شهوانی بنمائیم.
که این خود یکی از اهدافی است که بطور طبیعی زن و مرد بآن خواهند رسید. که البته آن نیز خود از ریزه کاری ها و ظرافت هائی در امر ازدواج برخوردار است.
چنانچه خانواده های محترم بدین امر ضروری و واجب با دیدهٔ روشنگرانه بنگرند و برای پسر خود دخترانی شایسته انتخاب کنند و آنها را در امر زندگی مشترک راهنمائی نمایند و از حشو و زواید زندگی بدورشان دارند و بسوی زندگانی سلامت رهنمودنشان باشند – بالطبع جامعه ای پویا و سالم خواهیم داشت و از مضرات بعضی مسائل در امان خواهیم بود.
خانواده های ارجمند دختران عزیز خود را در تربیت صحیح یار و یاور باشند.
در هنگامیکه جوانی برای خواستگاری دخترشان قدم به پیش می گذارد. با عنوان کردن مسائل دشوار و گاه غیر قابل انجام از بخت آمده، برای زندگی مشترک دختر عزیزشان جلوگیر نباشند و یا شرایط معقول و قابل قبولی شانس خوشبختی و سعادت زندگی مشترک را از دخترانشان نگیرند.
زیرا هیج جوان پسری در آغاز زندگی به غیر از موارد استثنایی از چنان تمکن مالی برخوردار نیست که همه چیز او فراهم و آماده باشد.
لذا ایشان را در آغاز زندگی خانوادگی به داشتن امکانات ضروری اولیه تشویق و از زیاده خواهی بر حذرشان دارند و آنها را تشویق کنند که با تشکیل کانون خانواده و در نظر گرفتن اصول اخلاقی که پایه های زندگی را استحکام می بخشد آنها را بسوی آینده ای امید بخش تر نوید دهند.
بحمدالله ما کشوری اسلامی هستیم و بر طبق قوانین اسلامی که همواره سعی در تزکیه نفس و حسن اخلاق شده از تعالیم عالیهٔ اسلام بهره گیریم تا زندگی مشترک شیرینی داشته باشیم.
اکنون جوامع و ملل مختلف بدین آگاهی رسیده اند که دوری از اخلاق و معنویات اساس خانواده ها را متزلزل می کند و بی بند و باری و باصطلاح آزادی های بی قید و شرط جوامع غربی و دسترسی جوانان چه دختر و چه پسر برای رفع نیازهای جنسی آنها را از تشکیل کانون خانواده فراری ساخته و این سهولت در امر بر طرف کردن نیازهای جنسی در این قبیل جوامع فاجعه آمیزاست.
آن همه فرزندان نامشروع حاصل اینگونه روابط باصطلاح مُتمدن مأب و غلطی است که امروز روی دست این کشورها مانده اند. و فرزندانی که در اینگونه کشورها در کانونهای مختلف نگهداری می شوند.
هر چند که از نظر امکانات مادی و رفاهی کم و کسری نداشته باشند. ولی عاطفه و محبت و نوازش پدر و مادر واقعی چه می شود؟
این فرزندان وقتی به سن رشد رسیدند و وارد جامعه شدند و آگاه گردیدند که باید پدر و مادری می داشتند تا آغوش گرم آنها برویشان گشوده می گشت و در کانون خانوادهای بزرگ می شدند. چه در روح و جسم آنان میگذرد. آیا به جوانانی یاغی و طاغی و سرکش مُبدل نمیشوند؟
اگر قرار بود که تنها امکانات مادّی مطرح باشد، پس نوازش مادر و پدر که آن همه در دین اسلام به آنها سفارش شده چه تأثیری دارد؟
بطور قطع و یقین برای فرزند از تأثیرات بالائی برخوردار است که خداوند بزرگ آن مقدار بدان اهمیت داده که امام صادق (ع) ششمین أمام معصوم ما توصیه می فرمایند که فرزندانتان را روی زانویتان بنشانید و دست نوازش به سر آنها بکشید و آنها در آغوش بگیرید و ببوسید و از محبت در حقشان کوتاهی نکنید آیا شنیده اید که پیامبر گرامی اسلام دو نوهٔ عزیزش حسن و حسین علیهم السلام را بر دوش خود می نشاند و با آنها به بازی کودکانه می پرداخت؟
در یک جمع بندی مختصر هدف از ازدواج را می گوییم:
هدف از ازدواج تشکیل کانون گرم خانوادگی است که دختر و پسر با گزینش همسر و شریک زندگی آینده خود قدم در راه ازدواج می گذارند تا به تمام یا به قسمت اعظم خواستها و نیازهای جسمی و جنسی و روحی خود برسند و با استفاده صحیح از غرایز خدادادی زندگانی سالمی داشته باشند.
همانگونه که اشاره شد. اجتماع از تشکیل کانون خانواده ها تشکیل می شود. و اگر خانواده ای نباشد، اجتماع به جنگلی تبدیل می شود که درنده خویی و هرج و مرج حاکم خواهد شد و آنوقت است که سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
یکی از اهداف ازدواج میتواند رفع نیاز جنسی باشد.به قول بزرگان شهوت کور است و اگر این غریزه کور را به راه صحیح هدایت نکنیم در چاله و چاه هائی خواهد افتاد که به هلاکت منجر خواهد شد.
و جوانی نیز دوران بحران خیزی است که جوانان اگر هدایت صحیح نشوند در این دریای بحرانی غرق خواهند شد.
و بهر تقدیر باید بدین مسئله با دیدهٔ روشنگرانه نگاه کنیم و این حقیقت مسلم را در مدنظر داشته باشیم و بزرگترها بدانند که آنها هم روزی جوان بوده اند و همین مسائل را داشته اند.
لذا شایسته است که در مورد فرزندان خود که گام در این بحران می گذارند، با ازدواج معقول از این بحران به سلامت بگذرند و کمک حالی فرزندانشان باشند و با اتخاذ روش صحیح هدایتشان کنند.