میلِِ به خرید کردن در زنان از نظر روانشناسی

خرید کردن زنان مساله ای است که گاهی مردها را کلافه می کند. بعضی زنان معتاد خریدند و زمان و هزینه زیادی برای اینکار خرج می کنند. البته خرید کردن به اندازه کافی و نه بیش از نیاز، برای روحیه زنان بسیار فوق العاده بوده و انان را شاد می کند. این شادی باعث آرامش زندگی هم خواهد شد. ولی خانم ها باید افراط نکنند و بیش از حد نیازشان لباس نخرند. همچنین به جای اینکه به گرانی آن توجه کنند به شیک بودن ان دقت کنند و لباسهای خیلی گران نخرند.

خرید کردن زنان

اشتیاق به خرید کردن در زنان نسبت به مردان بیشتر دیده می شود. این موضوع مربوطه به زمان و مکان خاصی نیست بلکه طی تاریخ و در همه جای دنیا بدین گونه بوده است. البته علل و عوامل گوناگونی می تواند در این امر دخیل باشد مثل عوامل روحی و روانی، فاکتورهای شخصیتی زنان، عوامل اجتماعی و… شاید یکی از عوامل روحی؛ ماندن زنان در منزل و احساس یکنواختی و کسالت بیشتر نسبت به مردانی است که طول روز را در محیط بیرون و با افراد مختلف و در نتیجه تنوع بیشتر می گذرانند.

به گزارش آسان طب خرید کردن برای زنان فرصتی برای خروج از منزل و ورود به اجتماع و دیدن صحنه ها و افراد متفاوت است و حس تنوع طلبی آنها را ارضا و کسالت آنها را برطرف می کند. از سویی دیگر خود ذات خرید کردن و مالک چیزی دوست داشتنی شدن و نیز دیدن ویترین های رنگی حتی اگر خریدی هم صورت نگیرد، حال خوشی را به آنها می دهد و به نوعی کمک می کند تا فضای ذهنی آنها کاملاً تغییر کند و از یک فضای پر از مسئولیت و زحمت خانه داری و بچه داری خارج شوند و به فضایی بروند که متعلق به خود آنهاست و به نیازها و سلیقه ها و ایده آل هایشان پاسخ داده می شود.

بررسی علت های اشتیاق خرید کردن در زنان

در واقع مدت زمانی که توسط زنان به خرید کردن اختصاص داده می شود، فرصتی است که شاید بیشتر از زمان های دیگر به خود آنها داده می شود. براساس تحقیقاتی که در دانشگاه اشتوتگارت آلمان انجام شد، مشخص شد که خرید کردن در حقیقت به معنی موقعیتی است که در آن شخص می تواند هیجانات و نیازهای درونی خود را پاسخ دهد، اعتماد به نفس خود را قوت ببخشد و در نهایت به نوعی آرامش درونی برسد که البته موقتی است. مطمئناً شما هم این حس را شخصاً تجربه کرده یا در افراد اطراف تان شاهد آن بوده اید که گاهی هنگامی که در زندگی عاطفی یک زن خطشه ای وارد می آید یا دچار اضطراب، ناکامی یا ناامیدی در روابطش می شود، تمایل به خرید کردن به عنوان یک مکانیزم جبران و ایجاد خوشایندی کاذب به سراغ او می آید. در واقع بیش از هر زمان دیگری میل به خرید کردن حتی چیزهایی که مورد نیاز نیست، نشان می دهد. جالب اینکه گاهی اوقات واقف است که نیازی به کالای خریداری شده ندارد و به زودی ناکامی مجدد به او روی می آورد.

از نقطه نظر عوامل شخصیتی می توان گفت که زنان نسبت به مردان علاقه بیشتری به جزئیات، ابزار دکوری و تزئینی، چیزهای زرق و برق دار و توجه به زیبایی هایی دارند که نیاز به ریزبینی دارد. عوامل دیگر مثل حسادت، رقابت و تنوع طلبی در پوشش، در زنان به لحاظ جنسیتی بیشتر است. از سوی دیگر می دانیم که به طور معمول مسئولیت تزئین محیط منزل برعهده خانم هاست و منطقی به نظر می رسد که تهیه و خرید آنها جزو برنامه ایشان باشد. مسئولیت تهیه مایحتاج سایر اعضای خانواده نیز موضوع مدنظر زنان است، در نتیجه زنان نسبت به مردان موضوعات بیشتری برای خرید دارند. تمام این دلایل به اضافه دلایلی که هنوز جای بحثدارد، مانع این نمی شود که به هشدارهایی در این رابطه توجه نکنیم:

هشدارهایی در باب خرید کردن

واقعیت این است زنانی که به خریدکردن،(در مواقع عادی، سفر یا در هر موقعیتی از زندگی) اعتیاد دارند، در حقیقت احتمالاً از یک ناراحتی روحی مثل افسردگی یا عدم اعتماد به نفس، عدم ثبات فکری و غیره رنج می برند که باید به جای ادامه دادن به این شیوه ناصحیح التیام بخش که موقتی است یا مخفی کردن مسائل درونی خود در پشت نقاب خرید، پیگیر درمان ناراحتی های درونی خود باشند و از راه صحیح به خود کمک کرده یا از دیگران کمک بگیرند تا از مسائل درگیر کننده خود رها شوند. مثلاً به جای اینکه با یک پوشش که حتماً طبق مد همان روز و به طور افراطی شیک پوشانه است(که پر هزینه، وقت گیر و انرژی بر است) جایگاهی برای خود در محیط اطراف و بین افراد پیدا کنند و با کسب یک توانایی مثل کسب یک هنر، دانش یا فن، این محبوبیت را به دست آورند که مطمئناً پایدارتر است و حس ارزشمندی عمیق تری به آنها هدیه می دهد. در عین حال در هزینه، زمان و انرژی که قبلاً بیش از اندازه برای خرید اجناس غیر ضروری صرف می کردند، صرفه جویی کرده و در جای ضروری تر برای خود و خانواده شان سرمایه گذاری کنند. این امر باعثپاسخ بهتر به حل مسائل روحی روانی شان می شود. نکته بسیار قابل اهمیت اینکه، زنان باید توجه داشته باشند که چون نقش مادران خانواده را هم دارند، الگوی مصرف و خرید فرزندان خود را بسیار تحت تاثیر قرار خواهند داد، پس با کنترل و تعادل در خرید، یک خانواده را مدیریت خواهند کرد. آیا خرید شما در حد نرمال است یا بیمارگونه؟ چند شاخص وجود دارد که باید صادقانه و به دور از هر گونه انکار یا سانسور و واقع بینانه آنها را بررسی کنید:

اول اینکه ریتم خریدهای شما چند وقت یکبار است؟
مقدار یا تعداد خریدهای شخصی و کلی تان چقدر است؟
میزان خرید کردن شما همخوانی معقولی با بودجه، موقعیت، خانواده، زمان و سایر وجوه زندگی شما دارد؟
اساسی ترین سوال اینکه در چه موقعیت هایی خارج از ریتم منظم خرید، نیاز به خرید کردن پیدا می کنید؟ آن موقعیت ها را شناسایی کرده و احساسات منفی پشت آنها که می تواند ترس، اضطراب، افسردگی و… باشد را موشکافی کنید. با پاسخ به سوالات مذکور مطمئن باشید که قدم مهمی در جهت تشخیص و اطلاح روش های ناصحیح خرید برداشته اید.