الگوهای شخصیتی،آشنایی با انرژی زن هستیایی
زن هستیایی دارای آرامش و حجب بوده و یکی از الگوهای شخصیتی زنان است. زنانی با شخصیت هستیا کارهای خانه مثل اتو و گردگیری را بسیار با دقت انجام می دهند و کدبانو هستند. این افراد بسیار متین و دانا بوده و یک خانم به تمام معنا هستند. در این بخش از مجله پزشکی آسان طب درباره شخصیت هستیا و زن هستیایی اطلاعاتی را تقدیم تان می کنیم.
زن هستیایی
آرامش و حجب دو خصیصه هستیای خدابانو، در زن هستیایی نیز یافت می شود. حضورش فضایی صمیمانه و هماهنگ را نوید می دهد. معمولا زنی است درونگرا که از تنهایی لذت می برد. ظاهری مطیع دارد، اما در درونش اعتقاد دارد با آدمهای اطرافش متفاوت است. زن هستیایی در هر وضعیتی سعی اش این است که به کار دیگران دخالت نکند و حتی در میان جمع تنهایی می آفریند، در نتیجه همچون خود هستیا بدون نقاب شخصیتی است. روح معنوی موجود در هر جمعی از هستیا نشات می گیرد.
زن هستیایی همواره در پذیرش مطلق وضعیت زندگی شان بوده و همیشه احساس می کنند که در بهشت خود ساخته و آفریده خودشان مشغول به سیر و سلوک هستند. محیط خانه برایشان مقدس است، درست مثل معبد. مشغله نگهداری و مراقبت از خانه برایشان یک وظیفه پرمعناست.
ویژگیهای شخصیتی زن هستیایی
زن هستیایی کارهای خانه را طوری انجام می دهند که گویی این تنها کار دنیاست، کارهایی مثل اتو کشیدن و گردگیری کردن که معمولا خانمها از انجام آنها گریزانند و یا بعنوان رفع تکلیف انجام می دهند را با آرامش طوری انجام می دهند که انگار با باز شدن هر چروک، چروکی از درون آنها باز می شود و یا با زدودن گرد و غبار از روی وسایل، گرد و غبار درون خود را می زدایند. عاشق پرورش گل و گیاه هستند و خود را با آن سرگرم می کنند. با آرامشی صبورانه در کار خود غرق شده و از انجام آن لذت می برند، بدون آن که توجهی به زمان داشته باشند.
حضور هستیا به شخصیت زن حس کمال و یگانگی می دهد. هستیا از دوخدابانوی باکره دیگر کهن تر بود. در خدابانوان باکره این توانایی بود که بی هیچ پریشانی و آشفتگی به خاطر نیازهای دیگران و یا نیاز خود به دیگران بر اهداف خویش متمرکز بماند. با حضور هستیای درون، زن از قید وابستگی به انسانها، نتایج کارها و نیز مایملک، ثروت، مقام و قدرت رها می گردد. زیرا بدون وجود اینها در خود کامل است، رها و آزاد از عوامل بیرونی است و با دگرگونی حوادث خوشحال و خرسند یا مات و مبهوت نمی شود.
به گزارش مجله پزشکی آسان طب زن هستیایی خلق و خوی آرام، ساکت و احساس امنیت زیادی همواره با خودشان دارند. این افراد بینش روحانی دارند، همیشه در پذیرش آگاهانه مسائل و اتفاقاتی که برایشان پیش آمده هستند. این جمله را زیاد از آنها می شنوید: “حتما به صلاحم بوده”. آنها به عنوان یک شخصیت معتدل، شرافتمند و مهربان و سخاوتمند شناخته می شوند. اهل گفتگوهای اجتماعی و سیاسی و … نیستند. با خودشان کاملِ کامل هستند و نیاز به تایید کسی ندارند. خلق و خوی آرام، ساکت و احساس امنیت زیادی همواره با خودشان دارند. اهل غیبت و چشم و هم چشمی نیستند. افرادی ساده و بی پیرایه هستند و هیچ چیز و هیچ کس باعث نمی شود که آنان آشفته و یا عصبانی شوند. لباس ساده می پوشند. بی توقع و بدون قضاوت هستند. هیچ چیز برایشان مهم نیست. در عالم معنوی خودشان هستند.زن هستیایی بدون مزاحمت برای دیگران به عبادت و حفظ آداب اجتماعی پرداخته و از قید وابستگی به انسانها، نتایج کار، مایملک، مقام و قدرت رها هستند. شنونده و رازدار بسیار خوبی هستند و مهربانی خود را به روش خودشان نشان می دهند.
روش ادراکی زن هستیایی غریزی شهودی است. به خاطر حس کمال و یگانگی درونشان فاقد ارتباط عاطفی با دیگران اند. زنانی نیستند که در چشم بقیه باشند. تنهایی را به راحتی تحمل کرده، توجه دیگران را به خود جلب نمی کنند. احساس تمرکز بیشتر و نیز خرسندی از اوقات خوش بی دغدغه دو ویژگی مهم هستیاست.
اطلاعات دیگر درباره شخصیت هستیا
در زن هستیایی همواره حالتی از متانت و دانایی نهفته است. در تنهایی به راحتی زندگی می کند و گاه در تمام عمر تنهاست. زن هستیایی در مواقع لزوم در نقش خاله یا عمه مجرد به یاری اعضای خانواده می شتابد. بی توقع و بدون قضاوت هستند.
تمایل هستیا به محیطهای مذهبی و روحانی می باشد و در آنها شکوفایی دارد. به تشریفات و مراسم معنوی از قبیل مراقبه گرایش دارد. بیشتر در کمال گمنامی و بدون مزاحمت برای دیگران به عبادت و حفظ آداب اجتماع روحانی خود می پردازد.
با حضور او، زن از قید وابستگی به انسانها، نتایج کارها و نیز مقام و ثروت رها می گردد و با دگرگونی حوادث خوشحال و خرسند یا مات و مبهوت نمی شود. روح معنوی موجود در هر جمعی از هستیا نشات می گیرد او مانند پیرزنی داناست که طعم خوب و بد روزگار را چشیده و نه تنها روحش خدشه دار نشده بلکه شخصیتش نیز از تجارب بسیار آبدیده گشته است.
زن هستیایی در شرایط استرس زا، به زنان آتنایی تبدیل می شوند، آنها طراحان ایده آلی هستند. آنها بدترین حالت یک سناریو را تصور نموده و راهبردهایی را برای جلوگیری از رویدادهای احتمالی آن در نظر می گیرند.
زن هستیایی در شرایط ایمنی، به زنان آفرودیت و دیمیتر تبدیل می شوند: آنها وقتی مشغول پذیرایی در خانه های زیبای خودشان هستند، میزبانی جذاب، دلربا، و وسوسه انگیزی می شوند.
زندگی در قالب هستیا به معنای موجودی نامرئی و بی هویت بودن به بیانی محو و گمنام بودن است. زن هستیایی مشخصا فاقد توانایی اظهار وجود است و حتی مواقعی که احساساتش جریحه دار شده باشد سکوت می کند. ذات اصلی هستیا گرایش به جمع نیست. فاقد هرگونه جاه طلبی است. بدن و ساختار ذهنی او برای خانه طراحی شده است. خدابانوی هستیا هرگز رقابت نکرد.
مشکلات زن هستیایی هنگامی بارز می شود که او از پناهگاه محفوظ خود خانه و معبد بیرون رود و به دنیای مادی راه پیدا کند. اگر به دلایلی همچون طلاق نقش خانه دار بودن را از دست بدهد و از نظر مادی در تنگنا قرار بگیرد، در رویارویی با دنیای مادی ماهیتاً شکست می خورد.
زن هستیایی باید نقاب شخصیتی درخور اجتماع بیابد. او برای ورود به اجتماع، مصاحبه شغلی و … باید با دقت نقاب شخصیتی ای را از پیش برگزیند و تصویری واضح و مشخص از این نقاب داشته باشد. او به کسب توانایی برای ابراز قاطعانه وجود خویش نیازمند است برای ارتباط با دیگران باید بخش فعال شخصیت خود را به کار بگیرد و نیز در اجتماع از خود دفاع کند.
پرورش زن هستیایی
زن هستیایی را می توان در تنهایی بی دغدغه و آرام یافت و یا در حس نظم و ترتیبی که از انجام “صبورانه کارهای خانه” حاصل می شود. مرتب کردن کمد لباس، مرور عکسهای گذشته و مرتب و منظم کردن و چیدن آنها در آلبوم. زنانی که ذاتا هستیایی نیستند، می توانند هوشیارانه هستیا را به درون خویش دعوت کنند و اوقاتی را با او یعنی با جنبه متمرکز، درونی و آرام خویش بگذرانند. چنین دعوتی مستلزم این است که آنها وقت و فضای لازم را به خود اختصاص دهند. این بخصوص در مورد زنان برونگرایی صادق است که زندگیشان پر از فعالیت و ارتباط است و همیشه مغرورانه از نداشتن لحظه ای خلوت و آرامش شکوه می کنند.
لازم است وقت کافی به انجام هر کاری اختصاص داده شود. تا کردن لباسها پس از شست و شو. برای حضور هستیای درون، تمرکز بر هر کاری ضروری است، اول یک اتاق، بعد اتاقی دیگر و خلاصه و مرحله به مرحله و با در نظر گرفتن وقت کافی برای هر کدام. چگونگی انجام امور باید با انتخاب خود زن و همگون با روش او باشد. این گونه او نه یک خدمتکار برای نیازها و خواسته های دیگران است و نه تحت فرمان زمان، بلکه خدابانویی باکره است. برای برخی از زنان حضور هستیاست که الهامبخش خلق اشعار می شود.