بررسی کامل تاریخچه طب سنتی در مصر باستان
مصر در گوشه شمال قاره آفریقا واقع شده است. این سرزمین کهنسال از یک دره باریک که عرض آن 3 تا 20 میل در نوسان است، تشکیل شده است و در بخش سفلای رود نیل هر دو طرفش را بیابان فرا گرفته است. مردم مصر باستان از قبایل گوناگون به وجود آمده اند که عمدتا به کار کشاورزی و ماهی گیری و شکار اشتغال داشتند. مصری ها همواره از مردم پیشرو در طب به شمار می رفتند و از علم طب آنها کتیبه های بسیاری به جا مانده است. مصر در پزشکی افتخارات بزرگی دارد که از مهم ترین آنها می توان به انجام اولین عمل جراحی اشاره کرد. طب سنتی در مصر باستان تاریخچه ایی پیچیده ولی جذاب دارد.
طب سنتی در مصر باستان
مردم در مصر باستان اعتقاد داشتند که انسان زمانی بیمار می شود که روحی شیطانی در او رخنه کند. درمان تنها زمانی اتفاق می افتد که روح شریر جسم فرد بیمار را ترک کند. به همین دلیل برای درمان بیماری ها نه تنها پزشک می بایست به بیمار کمک کند، بلکه یک کاهن نیز مناسک مذهبی را انجام می داد. کم کم مصری ها در پزشکی به حدی پیشرفته شدند که برای درمان بیماری ها، تنها زمانی از جن گیر و کاهن استفاده می کردند که پزشک قادر به علاج بیماری نمی بود. جرجی زیدان در تاریخ تمدن اسلام در همین زمینه می نویسد: ” کاهن مصری که برای معالجه مریض می رفت دو گماشته همراه وی بودند، یکی از آنها کتاب عزایم ( طلسم و دعا ) و دیگری صندوق دارو بر دوش داشت و با هر دو بیمار را علاج می کرد و همین که عزایم را می خواندند به یکی از خدایان، مخصوصا ایزیس، اوزیس و رع متوسل می شدند و هنگام دوا دادن، آن دعا ها را می خواندند.”
طلسم، مرده نامه و آرامگاه
طب سنتی در مصر باستان با خرافه ارتباط نزدیکی داشته است. مصریان برای رستگاری مردگان خود طلسم به کار می بردند. مثلا گور مرده را با طلسم های مورد علاقه خدایان پر می کردند. این طلسمها عبارت بودند از: ماهی ها، مارها، کرکسها و مخصوصا سوسک های سیاه. مصریان مرده نامه را بهتر از طلسم های مزبور می دانستند. به این جهت مرده نامه ای که توسط کاهنان ادعیه و اوراد در آنها نوشته شده بود تهیه نموده و به همراه جسد مرده در گور می سپردند. زندگان معتقد بودند که نوشته ها و دعاها راهنمای مرده نزد خدایان خواهند شد. برای دفن اشخاص صاحب نام و ثروتمند آرامگاه ایی از سنگ می ساختند که گاهی چند اتاق داشت. روی دیوار های آرامگاه ها، تصاویر کشتزار هایی که گندمهایی بلند و انبوه داشت و کارگاه هایی که صنعت گران در آن مشغول کار بودند می کشیدند.
نخستین طبیب
آنچه از شواهد و کتیبه ها پیدا است، این است که اولین پزشک طب سنتی در مصر باستان، ایمحوتپ بوده است. او اولین کسی بوده است که به صورت علمی به مطالعه در مورد طب پرداخته است و ان را به صورت کامل از خرافه و جادو جدا کرده است. وی که حدود 3150 سال قبل از میلاد مسیخ می زیسته، احتمالا اولین کسی است که قبل از بقراط عنوان طبیب داشته است. این فرد در دوره های بعدی در طب و طبابت تا مقام خدایی رسیده و مورد تقدیس و پرستش قرار گرفت. کارل گریمبرگ در همین زمینه می نویسد: “نخستین و ممتازترین اهرام یعنی هرم خوفو دالانی دارد که به نام ایمحوتپ است. مقام این پزشک چنان بالا است که یونانیان او را با خدای پزشکی خود یعنی اسکولاپ یکی می دانستند.”
پزشکی تخصصی
با گذشت زمان طب سنتی در مصر باستان رو به پیشرفت نهاد و جنبه تخصصی پیدا کرد به طوری که عده ای در قابلگی و امراض زنان، بعضی در بیماری های داخلی و گروهی در چشم پزشکی و دندان پزشکی متخصص شدند. به عنوان مثال فک انسانی در یکی از گور های بسیار قدیمی متعلق به 2800 سال قبل از میلاد به دست آمده که در استخوان فک پایین ان دو حفره دیده می شود. بررسی های انجام شده حاصل از این است که دندان پزشکی ماهری سوراخ های مزبور را ایجاد کرده تا چرک حاصل از عفونت آن را بیرون بکشد. همچنین نوشته سنگ قبر ایری، رییس پزشکان یکی از فراعنه مصر نشان می دهد که وی چشم پزشک و پزشک مخصوص معده و امعای دربار فرعون بوده و لقب عالم به اخلاط و مایعات درونی و محافظ مقعد داشته است.
اطلاعات پزشکی مندرج در پاپیروس های اسمیت، ابرز و خائون
چند پاپیروس از طب سنتی مصر باستان به دست آمده است که در آنها بعضی از اطلاعات پزشکی به طور کامل توضیح داده شده است. مهم ترین سند پزشکی در طب سنتی مصر باستان پاپیروس اسمیت می باشد. این پاپیروس قدیمی ترین مدرک پزشکی در دنیا می باشد. در این پاپیروس اطلاعان با ارزشی در زمینه طب و طبابت در 1600 سال قبل از میلاد نوشته شده است. در طومار مزبور از 48 حالت جراحی سر از شکستگی کاسه سر تا جراحی های نخاع بحث شده است. این اطلاعات به دقیق ترین شکل ممکن به رشته تحریر در آمده اند به طوری که نظیرش تا بعد از قرن 18 میلادی دیده نشده است. پاپیروس دیگری در مصر به اسم ابرز کشف شده است که به احتمال زیاد بعد از پاپیروس اسمیت نوشته شده است. این پاپیروس طوماری است به طول بیش از 20 متر و ارتفاع 30 سانتی که متنش به 108 ستون تقسیم شده و در هر ستون 20 تا 200 سطر مطالب پزشکی ثبت گردیده است. پاپیروس ابرز نشان می دهد که مصریان حدود 3500 سال پیش از گردش خون اطلاع داشته اند. ابرز به روشنی پیشرفت طب سنتی در مصر باستان را نشان می دهد. بعد از پاپیروس های مزبور، پاپیروس خائون جای دارد. این مدرک در سال 1895 میلادی توسط یک باستان شناس انگلیسی به نام فلیندرس پتری در ناحیه کاخ خائون پیدا شده است. محتویات این طومار به بیماری هایی که از حیوانات به انسان منتقل می شود اشاره دارد.
دارو ها در پزشکی مصر باستان
در مصر باستان بیشتر دارو ها از گیاهان ترکیب می شد و استفاده از گیاهان گواه اطلاعات عالی آنان در زمینه گیاه شناسی می باشد. به طور کلی می توان دارو هایی که در طب مصر باستان وجود داشته است به شرح زیر ارائه داد:
گروه اول: این گروه شامل مواد حیوانی بوده و از این قرار هستند: خون، گوشت، شاخ، شیر، تخم مرغ، عسل و خصوصا ادرار و فضولات.
گروه دوم: گروه مزبور را مواد گیاهی تشکیل می داده و عبارت اند از: آکسیا، درخت هلو، سدر، نخل، درخت انجیر، درخت انار، درخت زیتون، درخت خرنوب، مو و چنار فرنگی.
گروه سوم: شامل گیاهان غیر درختی بوده است و بدین شرح می باشند: انیسون، باقلا، پیاز، سیر، گندم، جو، زیره، رازیانه، گشنیز، کاهو، لوتوس، خشخاش، زنگ جو، خیار، نی، کرچک، نیشکر، مو وهندوانه.
گروه چهارم: تشکیل دهنده این گروه مرمر سفید، آنتیموان، آجر، سنگ لاجورد، شوره، خاک رس، نمک دریا و سرب بوده اند که از مواد معدنی هستند.
نسخه های پزشکی
در ذیل به برخی از مهم ترین نسخه های طب سنتی در مصر باستان اشاره شده است.
+ نسخه ضد اسکاریس: 75 گرم ریشه انار در 150 گرم آب به مدت یک شب خیسانده و روزه بعد میل می شود.
+ نسجه جهت پوست: عسل، شوره قرمز و نمک دریا را به مقدار مساوی گرفته و مخلوط نموده تا خمیر یکسانی به دست آید. سپس خمیر را روی پوست بمالید.
+ نسخه درمان حبس البول: گندم، خرما، خرنوب پخته و آب را به نسبتهای 1 و 2 و2 و 6 گرفته، بعد از آنکه خوب مخلوط و له شد با فشار از الک گزرانده و آب حاصل به مدت 4 روز مصرف می شود.
سپاسگذارم از نوشته خوب و دقیقی که گذاشتین . فرایند طب کل نگیر یکی از مفید ترین فرایند های طبی قدیم بود که دوباره به آون رجعت خواهیم کرد و مقداری از اون خرافات نوشته شده مربوط به طب کل نگری بود که بر اساس مناسکی خاص چیده می شد. خیلی برای من مفید بود . سپاس