آموزش کامل هیپنوتیزم و باورهای غلط در مورد آن
سالها پیش وقتی واژه وارداتی هیپنوتیزم سر زبانها افتاد، بیآنکه معنای دقیقی برایش آورده شود، بسیاری از افراد دنبال ساعت جیبی یا یک گردنبند بلند میگشتند به صورت آونگ که مقابل چشمان تکان دهند: «حالا با شمارش من به خوابی عمیق فرو میروی و با خواست من از این خواب بیدار میشوی.» در هیپنوتیزم سوژه در خلسههای عمیق به سوالها آهسته و با ولوم بسیار پایین پاسخ میدهد و متقابلا هیپنوتیزور هم باید اینچنین با سوژه حرف بزند. برخی از نقاط بدن برای بخواب رفتن بسیار حساس هستند که اگر هیپنوتیزور این نقاط را پیدا کند خیلی سریعتر میتواند فرد مراجعه کننده را خواب کند، این نقاط طرفین گلو، چشمها، فرق سر، یک سانت بالاتر از بین دو ابرو، طرفین پیشانی و نوک انگشتان میباشد، حتی لمس این نقاط باعث انحراف فکری شده و فرد راحتتر هیپنوتیزم میشود. درصد زیادی از عادتهای بد با هیپنوتیزم قابل درمان است، فرد هیپنوتیزمکننده برای ترک عادتهای مختلف، به خود عادت کاری ندارد بلکه عوارض بد عادت را که باعث ترس سوژه میشود را هدفگیری میکند. مثلا هیپنوتیزم درمانگر کاری به سیگار کشیدن یا نکشیدن مراجعه کننده ندارد بلکه با ترسهایی که با انجام دادن چنین کاری به سراغ طرف میآید کار دارد و با قوی کردن این ترسها باعث ترک سیگار میشوند و تمایل سیگار کشیدن را در شخص از بین میبرند. در واقع کسی که با هیپنوز سیگار را ترک میکند همچنان سیگار را دوست دارد ولی به صورت اتوماتیک از اثرات بد سیگار میترسد.
تعریف دقیق هیپنوتیزم از قدیم تا به امروز
کمتر کسی بود که حاضر شود خودش را در مقابل این فن تازهوارد به آزمون بگذارد. از شایعاتی که کوچه به کوچه میگذشت تا تصویری که رسانهها از این شیوه به نمایش میگذاشتند، همه چیز دست به دست هم داد تا موج بیاعتمادی به این درمان روانشناختی ایجاد شود. برخی آن را شیوهای خرافی و وهمآلود میدانستند و عدهای به آن تردستی میگفتند، اما حالا بعد از گذشت سالها، متخصصان توانستهاند فاصله این شیوه درمان و بیماران را کوتاهتر کنند و درمان علمی از طریق هیپنوتیزم را به عنوان یکی از شیوههای معتبر برای از میانبردن بسیاری از بیماریهای روانی یا حتی جسمی معرفی و اجرا کنند.
تکنیکهای تحلیلی برای درمان بیمار با روش هیپنوتیزم مشابه مشاوره و رواندرمانی میباشد. تکنیکهای تحلیلی بیشتر جزء درمانهای پیشرفته محسوب میشوند و در درمان موارد حساس و پیچیده به کار میروند. در تکنیکهای تحلیلی از دو روش گسست و بازگشت به گذشته استفاده میشود. گسست: با کمک گرفتن از ضمیر ناخودآگاه بیمار، بینش درستی از بیماری به دست آوردن و بیماری را از ریشه مداوا کردن میباشد. بازگشت به گذشته: بیمار را در حالت هیپنوز به زمان قبل از بروز بیماری برگردندان و حس سلامتی را به لحظه حال و آینده بیمار انتقال دادن میباشد.
چگونگی ایجاد هیپنوتیزم
در هیپنوتیزم فردی که علاقمند و آماده همکاری است (تنها چنین افرادی در بیشتر موقعیتها قابل هیپنوتیزمشدن هستند) بخشی از کنترلی را که بر رفتار خود دارد به هیپنوتیزم کننده واگذار میکند و تحریفاتی را در واقعیت میپذیرد. برای ایجاد این حالت، هیپنوتیزم کننده از روشهای مختلفی استفاده میکند.
برای مثال، ممکن است از هیپنوتیزم شونده بخواهد در حالی که بتدریج آرامش مییابد تمام افکار خود را بر شیء معینی (مثلا پونزی روی دیوار) متمرکز کند. میتوان به هیپنوتیزمشونده تلقین کرد که دچار خوابآلودگی است، اما کلمه خواب در اینجا جنبه استعاره دارد، چون به هیپنوتیزم شونده گفته میشود که واقعا به خواب نخواهد رفت و همچنان به صدای هیپنوتیزمکننده گوش فرا خواهد داد.
معنای خود هیپنوتیزم
خود هیپنوتیزم به این معنی است که شما این توانایی را داشته باشید که خودتان را هیپنوتیزم کنید، وقتی اولین بار خود را هیپنوتیزم میکنید احساس میکنید کاری را انجام دادهاید که قبلا ناممکن میدانستید. این فرایندی ساده است که نیاز به مهارت دارد و با تمرین کردن به دست میآید. خودهیپنوتیزم کردن راه نسبتا سریع و خارقالعاده ای برای دسترسی به ضمیر ناخوداگاه است، یعنی محل آن تغییرات واقعی، که میخواهید در زندگی خود ایجاد کنید. ضمیر ناخوداگاه بخش غیر هیجانی ذهنتان است که قصد دارد همیشه به طریقی زندگیتان را بهتر کند و کاملا از تلقین استقبال میکند. برای رسیدن به ضمیر ناخودآگاه، خودهیپنوتیزم کردن و صحبت کردن با آن است و برای اینکار باید عامل اصلی خرده گیری یعنی ضمیر آگاه تحلیل گرتان را به عقب برانید. به محض اینکه عامل خردهگیر به عقب رانده شود، شما در تماس مستقیم با ضمیر ناخودآگاه خود قرار میگیرید.
مهمترین مزیت خودهینوتیزم در این است که میتوان تمرکز را تا حد زیادی بالا برد، شما با یادگیری خودهیپنوتیزم میتوانید کاملا افکارتان را آرام کنید و راندمان یادگیری را بالا ببرید به طوریکه خواهید توانست در محیط پر سر و صدا تمرکز کنید و یا در حالتهای مختلف مانند نشسته، ایستاده و درازکش درس بخوانید. به عنوان مثال کسی که یاد بگیرد خودش را هیپنوز کند در محیطی که چند نفر صحبت میکنند و همچنین صدای تلویزیون و صدای یک اهنگ هم وجود دارد قادر خواهد بود به صدایی که دوست دارد توجه کند و یا حرفهای یک نفر را بشنود. این 2 مورد ذکر شده مربوط به شنوایی و بینایی بود، با هیپنوز میتوان در تمام حسهای پنجگانه تمرکز به وجود آورد.
خودهیپنوتیزم در موفقیتهای زندگی روزانه میتواند موثر باشد در زیر تعدادی از فواید خودهیپنوتیزم را برای شما بیان میکنیم:
- خودبینی و نشاط در زندگی
- کاهش درد
- داشتن خواب بهتر
- درمان استرس و اضطراب
- ترک عادات منفی
- کنترل ذهن
- تقویت حافظه و سرعت در یادگیری
- افزایش اعتماد به نفس
- ایجاد تمرکز بالا
- بیدار کردن استعدادهای خفته
- کنترل فشار خون
- شرطی کردن ذهن به حالات مختلف
- برنامه ریزی ضمیر ناخوداگاه و ….
ویژگیهای هیپنوتیزم شدن
فردی که عمیقا هیپنوتیزم شده، مایل نیست خودش دست به فعالیتی بزند و ترجیح میدهد صبر کند تا آنچه هیپنوتیزمکننده به او تلقین میکند، انجام دهد. توجه، گزینشیتر از معمول میشود. هیپنوتیزمشونده که به او گفته شده است تنها به صدای هیپنوتیزمکننده گوش فرا دهد، صداهای دیگر را نشنیده میگیرد. تخیلات غنی به آسانی برانگیخته میشود. هیپنوتیزمشونده ممکن است بدون جابجایی در زمان و مکانی دیگر سرگرم تجربههای لذتبخش شود.
واقعیتآزمایی کاهش مییابد و تحریف واقعیت پذیرفته میشود. شخص هیپنوتیزمشده ممکن است بیچون و چرا تجربههای موهومی را بپذیرد. البته پذیرش این تجربههای موهوم تنها در صورتی اتفاق میافتد که خارج از اصول اخلاقی فرد نباشد.
درمان بسیاری از بیماریهای جنسی با هیپنوتیزم
یکی از مشکلاتی که در مردها وجود دارد انزال زودرس میباشد که در برخی از موارد علت آن تحقیری است که از سمت همسر به مرد وارد میشود که نه تنها بی میلی جنسی و سردمزاجی را به همراه دارد بلکه باعث شدت انزال زودرس میشود که در بسیاری از موارد به خاطر خجالت کشیدن از عنوان کردن، این موضوع بدون درمان باقی میماند. میتوان با مراجعه به روانشناس و روانپزشک و استفاده از داروهای مختلف این موضوع را درمان کرد، در مبحث هیپنوتیزم نیز با استفاده از متافورها میتوان طی چند جلسه بیمار را به سمت درمان هدایت کرد.
ترک ناخن جویدن با هیپنوتیزم درمانی
ناخن جویدن عادتی است که به صورت ناخودآگاه بدلیل درگیر شدن فکر با مشکلی صورت میگیرد و چون به صورت ناخودآگاه انجام میشود ترک کردن آن بسیار سخت است. هینوتراپ نمیتواند به صورت مستقیم تلقین کند که تو دیگر ناخنهایت را نمیجوی بلکه باید از تلقین معکوس استفاده کند و ناخودآگاه بیمار را به خودآگاهش انتقال دهد. مثال به محض اینکه دستهایت به سمت دهانت میرود تا ناخنهایت را بجوی سریع متوجه میشوی و از این کار دست میکشی. هر عادتی برای ترک جایگزین میخواهد، هیپنوتراپ لذت بردن از جویدن ناخن و داشتن ناخنهای زیبا را میتواند جایگزین جویدن ناخن کند.
افرادی که دیر از خواب بیدار میشوند:
در بعضی افراد بی حال بودن و خواب آلودگی بعد از بیداری مدت بیشتری طول میکشد که به آن مستی خواب میگویند. یکی از کارهای اصلی که فرد باید انجام دهد این است که زمانی که از خواب بیدار میشود سریع از نور آفتاب استفاده کرده و فعالیت بدنی انجام دهد تا بدن خود را شرطی کند که بتواند از حالت خواب به سرعت وارد بالانس مناسبی شود. به این ترتیب سمپاتیک و پاراسمپاتیک برای شروع زندگی روزمره بالانس بهتری پیدا میکنند. هیپنوز هم میتواند به فرد کمک کند که زودتر از جای خواب خود بلند شده و این کار سریعتر و راحتتر صورت بگیرد.
تحریف زمانی در هیپنوتیزم
در هیپنوتیزم میتوان تحریف زمانی به وجود آورد یعنی برای شخص هیپنوز شده زمان را کوتاهتر یا بلندتر از حد معمول نشان داد. در واقع در زمان ساعتی هیچ اتفاقی نمیافتد اما در زمان ذهنی تحریف ایجاد میشود، مثلا زمان برای تصمیمگیری و چگونگی گل زدن در فوتبال بسیار کوتاه است و برای بازیکن استرس به وجود میآورد و نمیتواند درست تصمیم بگیرد، همین بازیکن را میتوان در حالت هیپنوز، با استفاده از تلقینات پس هیپنوتیزمی وارد تحریف زمانی کرد تا در حالتهایی که در موقعیت گل زدن قرار میگیرد بتواند سریع تصمیم گرفته و بهترین شلیک توپ ار انجام دهد.
تلقینپذیری در هیپنوتیزم
تلقینپذیری، افزایش مییابد. اصولا هیپنوتیزمشدن شخص منوط به این است که تلقینپذیر باشد، اما این که تلقینپذیری در حالت هیپنوتیزم افزایش مییابد یا نه، خود نکته بحثبرانگیزی است. تحقیقات روانشناسان حاکی از افزایش مختصر در تلقینپذیری به دنبال هیپنوتیزمشدن است، اما این افزایش به اندازهای نیست که تصور میشود. در بیشتر موارد فراموشی پسهیپنوتیزمی دیده میشود. فردی که بسیار هیپنوتیزمپذیر است، با دریافت دستور، همه یا قسمت عمده وقایع جلسه هیپنوتیزم را فراموش میکند، اما با صدور علامتی که قبلا تعیینشده، همه خاطرات آن جلسه را به یاد میآورد.
11 کاربرد مهم هیپنوتیزم
روی هیپنوتیزم و آثار موفقیتآمیز متفاوت آن به لحاظ بالینی مطالعه شده است. برای مثال، برخی کاربردهای متعدد آن عبارت است از:
- درمانهای روانشناختی
- کاهش وزن
- درمان بیماریهای پوستی
- آرامشبخشیدن به بیماران مضطرب
- کنترل درد، کنترل عادتها و روشی برای احساس آرامش
- افزایش عملکرد ورزشی
- درمانهای پزشکی
- ترک سیگار
- کاهش استرس
- فیزیوتراپی
- آموزش
تکرار هیپنوتیزم مفید است یا نه؟
عدهای معتقد هستند که اگر هیپنوتیزم زیاد تکرار شود میتواند مقاومت ایجاد کرده و عمق خلسه را کم کند. هیپنوز اگر به شکل مدیتیشن انجام شود و تلقینی در آن صورت نگیرد شاید بتوان روزی یکی دو بار در خلسهی هیپنوتیزمی فرو رفت و این به خودی خود اثرات مفید خودش را دارد و این که فرد روزانه یک یا چند بار خودش را هیپنوتیزم کرده و مدام به خودش تلقین بدهد و در کار ناخوداگاه زیاد دخالت کند چندان جالب نیست، بهتر است اجازه دهیم ناخوداگاه آزادتر باشد و زیاد برای آن تعیین تکلیف نکنیم، ناخوادگاه به خودی خود همهی کارها را تنظیم میکند و نیازی به دخالت بیش از حد ما نیست.
6 باور اشتباه درباره هیپنوتیزم
1. شخص هیپنوتیزم شده ممکن است دیگر از خواب مصنوعی که در آن فرورفته، بیرون نیاید: این یکی از باورهایی است که افراد را از انجام هیپنوتیزم میترساند، در حالی که این چنین نیست و حتی در صورت ترک فرد هیپنوتیزمشده توسط فرد هیپنوتیزمکننده، فرد به خواب میرود و بعد از مدتی بیدار میشود.
2. در هیپنوتیزم، فرد هر رفتاری که به او دستور داده میشود، اجرا میکند و هر سوالی را که از او پرسیده میشود، پاسخ میدهد. اینچنین نیست و این یک باور غلط است، فرد در هیپنوتیزم تنها رفتارهایی را انجام میدهد که با اصول اخلاقی و اعتقادی او همخوانی داشته باشد و سوالاتی را جواب میدهد که پاسخش را میداند و با اعتقادات او متضاد نیست.
3. همه افراد را میتوان هیپنوتیزم کرد، این یک باور غلط است. بر اساس تحقیقات روانشناسان حدود 5 تا 10 درصد مردم را هیپنوتیزمکنندگان متبحر نمیتوانند هیپنوتیزم کنند و بقیه مردم به درجات متفاوت هیپنوتیزم پذیرند.
4. میگویند افرادی که بسیار هیپنوتیزمپذیرند در موقعیتهای اجتماعی دیگر نیز بسیار تلقینپذیر یا تسلیمپذیر هستند که این یک باور غلط بوده و یافتههای پژوهشی نشان میدهد که چنین نیست.
5. از طریق هیپنوتیزم و بدون نیاز به راهبردهای درمانی میتوان اختلالات روانی را درمان کرد، این یک باور اشتباه است. هیپنوتیزم تنها یک وسیله است که به روانکاوان، روانشناسان و روانپزشکان برای دستیابی به بخش ناهوشیار ذهن فرد که موجب اختلال او شده است، کمک میکند و درمان با بررسی و به چالش کشیدن این موارد که فرد از آنها آگاه نیست و ارائه راهبردهای درمانی، امکانپذیر است.
6. به عنوان مثال تغییر رنگ چشم یا درمان سرطان توسط هیپنوتیزم یک باور نادرست میباشد که معمولا ادعاهای تبلیغاتی هستند. ممکن است چشمهای فرد هیپنوتیزم شده به علت قرار گرفتن در حالت پاراسمپاتیکی، پس از خروج از هیپنوتیزم کمی براقتر و روشنتر شده باشد اما این تغییر رنگ واقعی محسوب نمیشود.
نتیجهگیری کلی در مورد هیپنوتیزم این است که با هیپنوتیزم فرد یک حالت بیحسی دارد، یعنی هیچ چیز نمیفهمد و در عالمی دیگر است و به هر چه شاخص درمانگر میگوید، فکر میکند. از هیپنوتیزم برای درمان بسیاری از بیماریهای روانی استفاده میشود. هیپنوتیزم موضوعی است که میتواند توسط افراد حرفهای انجام شود. در اینجا شخص همه چیز را از یاد برده و فقط بر روی حرفهای هیپنوتیزمکننده تمرکز میکند. اگر اطلاعات دیگری در این باره میدانید در بخش نظرات بیان کنید تا دیگران از آن استفاده کنند.
منبع: https://mag.asanteb.com
با سلام
ایا اموزش هیپنوتزم را دارید؟