عقب ماندگی ذهنی چیست علل به وجود آورنده آن را بشناسید؟
شرح کلی اصطلاح عقب ماندگی ذهنی را باید با مسامحه و نه خیلی دقیق به کاربرد، ولی به هرحال منظور از آن، کودکانی است با بهره های هوشی زیر ۷۰، یعنی حدود 6-2 درصد همهٔ کودکان مدارس . طبیعتاً آن دسته که دارای بهره های هوشی ۷۰-۵۰ هستند به مدارس کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و آنان که بهرهٔ هوشی کمتر از 50 دارند به مدارسویژه ای (که سابقاً مراکز تربیت کودکان نامیده می شد) فرستاده می شوند.ما در مجله اینترنتی مدل 24 در مورد عقب ماندگی ذهنی چیست علل به وجود آورنده آن را بشناسید، بیشتر توضیح خواهیم داد.
نکته مهم و قابل توجه این است که هیچ گونه مرز مشخصی بین این دو گروه نیست بلکه این رفتار و دیگر معلولیت های کودک است که موجب می شود مسئولان به فکر گزینش مدرسه برای آنها بیفتند.
علل عقب ماندگی ذهنی
علل عقب ماندگی ذهنی را در اصل علل پیش از تولد هنگام تولد و یا پس از تولد تشکیل می دهد. اغلب عوامل مربوط به پیش از تولد کاملاً شناخته شده نیستند. این عوامل عبارتند از:
۱) شرایط ژنتیکی:
بعضی ازشرایط ژنتیکی همراه و توأم با عقب ماندگی ذهنی است. همیشه نمی توان با اطمینان عقب ماندگی ذهنی کودک را به عوامل ژنتیکی نسبت داد، زیرا به طور طبیعی هیچ تاریخچهٔ خانوادگی مربوط به نقائص ذهنی وجود ندارد، و اغلب تشخیص با نادیده گرفتن پاره ای از علل شناخته شده همراه است.
ما می دانیم زمانی که کودک با عقب ماندگی ذهنی متولد می شود، و تحقیقات و بررسی ها نمی تواند علت را کشف کند، خطر اینکه مادر، کودک مبتلای دیگری به دنیا بیاورد، یک در ۳۰ است، این در صدها به مراتب بیشتر از احتمال به وقوع پیوستن این خطر در یک جمعیت تمام است.
پاره ای از شرایط ژنتیکی نیز خطر ابتلای کودک دیگر را شدیداً به همراه دارد، زیرا این شرایط تمایل به پس نشینی داشته، در نتیجه خطر ابتلای کودک دوم یک در چهار می شود. گاه شرایط دیگری غلبه می کنند به گونه ای که از هر ۲ کودک، یکی شانس ابتلاء به آن را دارد.
این شرایط عبارتند از توبروز اسکلروز (Tuberous Sclerosis) و نوروفیبروماتوز (Neurofibromatosis )عقب ماندگی ذهنی شدید در طبقات اجتماعی مختلف یکسان رخ می دهد، ولی عقب ماندگی ذهنی نسبتاً شدید در طبقات اجتماعی پایین متداولتر است آمار نشان می دهد که کمتر از 4درصد این کودکان، به طبقات تحصیل کرده و متخصصی و ۲۵ درصد به طبقهٔ پائین تعلق دارند.
ناهنجاری های کوموزومی:
ناهنجاری های کروموزومی عبارتند از سندرم ترنر که تقریباً در تمام موارد در دخترها دیده شده است، و سندرم کلین فلتر که روی جنس مذکر اثر می گذارد. دختران مبتلا به سندرم ترنر معمولاً به جای 46 کروموزم دارای 45 کروموزوم بوده، فاقد کروموزوم y می باشند .
آنها معمولاً دارای جثه ای کوچک هستند و در دوران بلوغ تغییرات طبیعی در سینه ها را تجربه نمی کنند، و قسمت خارجی آلت تناسلی آنان همچنان کودکانه می ماند.درضمن عادت ماهانه نشده، تقریباً همیشه عقیم می مانند همچنین ممکن است دارای نسوج و بافت های خاصی بر روی گردن باشند.
در پشت گردن آنها خط کوتاهی از مو دیده می شود، نوک سینه های آنان کاملاً از هم فاصله دارد و گهگاه بیماری های قلبی مادرزادی در آنان دیده می شود. هرچند همیشه دارای عقب ماندگی ذهنی نیستند ولی بهرهٔ هوشی آنان کمتر از متوسط است.
و امّا سندرم کلین فلتر در یکی از هر ۱۰۰۰ تولد پسر و در یک درصد کودکان مبتلا به نقص ذهنی، اتفاق می افتد. این اختلال مربوط به ناهنجاری کروموزوم جنسی است. در هنگام بلوغ سينه ها پهن و بزرگ می شوند و بیضه ها همچنان کوچک می ماند.یک چهارم این افراد عقب مانده ذهن هستند.
سندروم داون
مونگلیسم (سندروم دان) اختلال و ناهنجاری در کروموزوم شمارهٔ ۲۱ است. احتمال وقوع آن یکی از هر ۳۵۰ تولد است تشخیص آن معمولاً در لحظهٔ تولد و توسط یک مامای با تجربه داده می شود، امّا گاه تشخیص به تعویق می افتد. معمولاً تشخیص را براساس نوع و تیپ صورت می دهند، لکن مشخصات غیر ویژهٔ دیگری نیز وجود دارد: مانند پشت سرصاف، سرنسبتاً کوچک، خمیدگی انگشت کوچک، کف دست های پرچین و تاشده مانند دست هائی که بیل زده اند نشانه های دقیق تر، مشخصاتی است که یک متخصص با دید خوب تشخیص می دهد.
این کودکان بیماری قلبی مادرزادی دارند. پس از سن ۷سالگی در زبان آنها شکافی پدید می آید، و در سالهای بعد حدود ۱۰ درصد آنان به آب مروارید چشم مبتلا خواهند شد. بلوغ با تأخیر رخ می دهد، و اغلب آنان عقیم هستند؛ امّا اگر منگل مونثی کودکی به دنیا بیاورد، شانس این که کودک سالم یا منگل باشد، مساوی است.
منگلها برخلاف نقائض دیگر، به ندرت به حملات غشی مبتلا هستند. همگی در رشد تاخیر دارند، در ماههای اول، رشد نسبتاً بهتری دارند، لکن پس از 6تا 9 ماه رشد آنان کندتر می شود.
بهره هوشی سندروم داون
میانگین بهرهٔ هوشی آنان ۲۸ همراه با پراکندگی زیاد است، بدین معنی که اکثریت آنها به مدارس ویژه کودکان تربیت پذیر، و تعداد کمی نیز به مدارس کودکان آموزش پذیر می روند. به زحمت خواندن یا نوشتن و یا حداقل خواندن و نوشتن توأم با فهمیدن را فرا می گیرند.
عبارتی که در کتابهای درسی کراراً دربارهٔ آنها تکرار می شود این است: منگلها آرام هستند و علاقمند به موسیقی، کنترل آنها بسیار سهل و ساده است. این مطلب درست نیست .
مطالعات بسیاری از جمله تحقیقات تیزاردوگرد (۱۹۹۱)،بلکتر سیموندز (۱۹۵۳) و بارؤن (۱۹۷۲) نشان می دهد که رفتار منگل ها در مقایسه با کودکان دیگری که نقائص
مشابهی دارند، هیچ گونه تفاوتی نداشته و بیشتر از بقیه به موسیقی علاقمند نیستند.
تنها تحقیقی که توسط مور و همکارانش (۱۹۹۸) صورت گرفته است نشان می دهد که منگل ها از عقب ماندگان ذهنی دیگر کمتر پرخاشگرند. اما منگل های پرخاشگر زیادی وجود دارند که کنترل و اداره کردن آنها بسیار مشکل می باشد.
نیمی از آنان پیش از ۵ سالگی می میرند. میانگین سالهائی را که از آنها انتظار زندگی کردن می توان داشت ۲۹سال ذکر کرده اند. آنها بسیار مستعد ابتلا به عفونت دستگاه تنفسی هستند، و به علت کم فعالیتی، گرایش به چاق شدن دارند.
۲) عفونت در دوران بارداری:
مهمترین عفونت هائی که به جنین در رحم زیان می رساند بیماری های سیفلیس و سرخجه در سه ماه اول بارداری، و سایتو مگال ویروس و توکسوپلاسموزیس است. امروزه در انگلستان با برنامه های خوب پیشگیری به ندرت دیده می شود که جنینی از عفونت سیفلیس رنج ببرد. بیماری های سایتو مگال ویروس و توکسوپلاسموزیس همه جا و فراگیرند، و بیشتر بزرگسالان در معرض این عفونت ها هستند، تشخیص آن از طریق آزمایش خون انجام می گیرد.
توکسوپلاسموزیس عفونتی است که در حیوانات اهلی بسیار گسترده و زیاد است. هرگاه زن بارداری برای نخستین بار در اوایل حاملگی خود به این عفونت مبتلا شود، کودک او احتمالاً دچار اختلالاتی در چشم و هیدروسفال خواهد شد.
۳) نارس بودن:
هر اندازه کودک هنگام تولد کوچکتر باشد، بهرهٔ هوشی پائین تری خواهد داشت. این وضع به عوامل گوناگونی از جمله عوامل مختلف اجتماعی مربوط می شود. مسمومیت خونی مادر در دوران بارداری ممکن است علت نارس بودن جنین باشد و خطر عقب ماندگی ذهنی را در جنین افزایش دهد.
4) اشعهٔ ایکس و موادمخدر:
کودکانی که مادرانشان در فواصل معینی از مراکز انفجارهای اتمی در هیروشیما و ناکازاکی بودند، در حالی متولد شدند که دچار نواقص و اختلالات ذهنی بودند. هرگاه لگن خاصره و حوالی دستگاه تناسلی مادر در دوران بارداری در معرض اشعهٔ ایکس قرار گیرد، احتمال صدمات مغزی بر جنین بسیار است.
۵) کرتینیسم:
کرتین ها با اختلالات غدّهٔ تیروئید متولد می شوند. مشخصاتی در صورت آنان وجود دارد. و ویژگی های دیگری چون عقب ماندگی در رشد، خشکی پوست، موهای زبر و خشن و صدای ناهنجار در آنان مشهود است. با بزرگترشدن، در صورتی که درمان نشوند، شدیداً ناقص خواهند بود، و به علت تأخیر در رشد استخوان، از رشد و نمو باز می مانند.
معمولاً هنگام تولد و یا در هفته های اول تولد، نقص آنها قابل تشخیص است. گاه کودک از لحاظ جسمانی و روانی به مدت چند ماه یا چند سال طبیعی رشد می کند. بعد اختلالات و نقص تیروئید بروز می کند در آن موقع رشد و نمو کودک متوقف شده، احتمالاً در پاسخ هایش کند و تنبل می شود. درمان آن با تیروکسین امکانپذیر است. میانگین بهرهٔ هوشی کودکان مبتلائی که خوب درمان شوند، حدود ۹۰ می باشد و فقط تعداد کمی از آنها بهرهٔ هوشی بالای صد خواهند داشت.
۹) صدمات هنگام تولد:
این صدمات یکی از مهمترین علل عقب ماندگی ذهنی است، هرچند کمبود اکسیژن نیز در هنگام تولد، مطمئناً زیان هائی به مغز وارد می سازد. مک کاون و رکورد (۱۹۷۱) با اشاره به عوامل مؤثر در دوران بارداری، می نویسند: «بیشتر شواهد قانع کننده ای که در مورد اثرات ناچیز دوران پیش از تولد، بر هوش وجود دارد، مربوط به مشاهدهٔ دوقلوهائی است که به محض تولد از یکدیگر جدا شده اند و هریک بهرهٔ هوشی کمتری از کودک یک دانه داشته اند این وضع براثر رشد عقب افتادهٔ جنین، دوران کوتاه بارداری و خطرات متزاید هنگام تولد است».
آنها اشاره می کنند که میانگین نمره بهرهٔ هوشی دوقلوهائی که در کنار هم پرورش یافته اند ۵ نمره کمتر از دوقلوهائی است که در لحظهٔ تولد از یکدیگر جدا شده اند این اختلاف باید ناشی از تفاوت در محیط پس از تولد آنها باشد. مک کاون و رکورد نشان می دهند که بیشتر اختلاف بهرهٔ هوشی که مربوط به ترتیب تولد کودک می باشد، در اصل محیطی است تا ذاتی این دو محقق ارتباط کمی بین هوش و ناهنجاری های بارداری یا زایمان پیدا کرده اند.
بارکر (۱۹۹۹) که روی ۹۰۷ کودک عقب مانده تحقیق کرده است نتیجه میگیرد که «به نظر می رسد اختلالات شناخته شدهٔ دوران بارداری و زایمان، نقش کوچکی در تعیین عقب ماندگی های ذهنی ایفا میکنند.»
۷) فلج مغزی:
معمولاً همراه با عقب ماندگی ذهنی است. عقب ماندگی ذهنی، ممکن است پس از تولد گسترش یابد.