امروز و فردا کردن و تعویق کارها ممنوع!
در ابتدا می خواهیم درباره آن پروژه ای صحبت کنیم که روی میز رها کرده اید. همان پروژه ای که زمان تحویل دادنش روز به روز به شما نزدیک و نزدیک تر می شود، از طرفی دیگر، آن ارباب رجوعی که دائم با شما تماس می گیرد و وقت ارزشمندتان را هدر می دهد. راستی شما به خودتان قول نداده بودید که امسال وقت بیشتری را به خودتان اختصاص بدهید؟ بیشتر ورزش کنید؟ بیشتر تفریح داشته باشید؟ چه شد پس؟ علت امروز و فردا کردن فعالیت ها در چیست؟
می توانید تصور کنید چقدر از حس گناه، استرس و نا امیدی شما می توانست برطرف شود اگر فقط کارهایی را که باید انجام می دادید، به موقع انجام می دادید؟ جدای از اینکه چقدر احساس شادی و مفید بودن بیشتری را می توانستید حس کنید. در حقیقت میتوانم بگویم خبر خیلی خوش این است که اگر از روش درستی استفاده کنید می توانید در امروز و فردا نکردن کارها موفق شوید. پیدا کردن این روش مناسب بستگی به این دارد که شما ابتدا با خودتان رو راست باشید و بدانید که چرا راه امروز و فردا کردن را در پیش گرفته اید.
علت امروز و فردا کردن در کارهای روزمره
از 2 راه میتوان به فعالیت هایی که باید انجام می شد، نگاه کرد. شما فعالیتی را انجام می دهید چون می دانید بعد از اتمام فعالیت، وضعیت جدیدتان نسبت به وضعیت قبلیتان خیلی بهتر خواهد شد، مثل ماموریتی که انجام می شود و در آخر غنیمتی به دست می آید. مثلا “من اگر این کار را با موفقیت انجام دهم رئیسم را تحت تاثیر قرار می دهم.” یا ” اگر سخت و روتین کار کنم الگوی دیگران قرار می گیرم.” روانشناسان این ویژگی را ” تمرکز پله ای ” نامیده اند. شما برای انجام کاری انگیزه دارید، پس تمام توان و انرژی خودتان را به کار می گیرید تا به آنچه که می خواهید برسید، اما وقتی از انجام آن میترسید، وقتی نگران هستید که نکند خراب کاری کنید آنوقت تمرکز شما روی هدف از بین خواهد رفت. نگرانی و شک 2 عاملی هستند که تمرکز پله ای را به کلی نابود می کنند. به جای محرک کردن فرد، او را میان زمین و هوا ا نگه می دارند و اجازه انجام هیچ کاری را به او نمی دهند.
چیزی که شما به آن نیازی دارید، روشی است که با شک و نگرانی پوشانده نشده باشد. زمانی که شما به جای تمرکز پله ای، تمرکزی چاله ای دارید، به این موضوع فکر می کنید که آنچه را که در حال حاضر دارید با چنگ و دندان نگه دارید، دیگر به این موضوع فکر نمی کنید که چیزهای بسیار زیادی در اطراف وجود دارد که شما می توانید آنها را به دست آورید. وقتی تمرکز چاله ای دارید انجام دادن پروژه ای که رئیستان به شما محول کرده بود، دیگر انگیزه شما نخواهد بود برای تحت تاثیر قرار دادن، فقط می شود پروژه ای اجباری و زوری تا مانع عصبانیت رئیس شما شود یا سخت و روتین کار کردن فقط تبدیل به آب باریکه ای برای درآمد می شود. دیگر خبری از الگوی دیگران شدن نیست، می توانم بگویم این تمرکز چاله ای زمانی به وجود می آید که فرد دائم به این موضوع فکر می کند که “نکند یک جای کار را خراب کنم”. وقتی شما روی از دست ندادن، تمرکز می کنید تنها راهی که می ماند دست به کار شدن سریع است و این سریع کار کردن باعث ایجاد استرس و نگرانی می شود. هر چه بیشتر نگران باشید، پاهایتان محکم تر در این چاله گیر می کند.
نداشتن حس و حال دلیل تعویق کارها نمی باشد
قبل از توضیحات بیشتر پیشنهاد می کنم احساساتتان را دور بریزید، تمامی آنها سد راهتان هستند. مردم از جملاتی مثل “من نمیتوانم صبح زود از خواب بیدار شوم”، “من اصلا نمیتوانم خودم را به ورزش کردن عادت بدهم”، استفاده می کنند تا خود را قانع کنند که تمام اینها ویژگی های منحصر به فرد خودشان است و تمام تلاششان را می کنند که مبادا به عنوان فردی تنبل شناخته شوند، خودتان را گول نزنید شما هیچ کدام از کارهای بالا را انجام نمی دهید چون حال انجام آنها را ندارید، اما سوالی که وجود دارد این است که دقیقا چه کسی به شما گفته است قبل از انجام یک کاری شما باید ابتدا حال انجام دادنش را داشته باشید؟ تنها یک دقیقه زمان صرف کنید و به این سوال فکر کنید. به صورت ناخودآگاه همه با این وضعیت مواجه هستند که ابتدا باید حس و حال انجام یک کاری را پیدا کنند و باید حتما برای انجام این کار مشتاق و با انگیزه باشند.
نمیدانم چرا انقدر به این موضوع باور داریم چون می توانم بگویم این نظریه 100 درصد اشتباه است و فقط خودمان را گول می زنیم. در شرایطی باید نسبت به آن فعالیت متعهد باشید، می خواهید صبح ها زودتر بیدار شوید، پروژه را دقیق تر به اتمام برسانید و همچنین ورزش کنید تا بدنی سالمتر داشته باشید اما برای انجام همه این کارها حتما لازم نیست حس و حال داشته باشید. مثالی دیگر که اینجا می توانم برایتان بزنم هنرمندان، نویسندگان و افراد مشهوری هستند که وقتی علت موفقیتشان را از آنها می پرسید: پاسخ می دهند کار سخت روزانه. آنها روز را به تلاش کردن، کار کردن و انرژی گذاشتن اختصاص می دهند، نه به حس و حال پیدا کردن. پس اگر شما روی صندلی نشسته اید و مشغول امروز و فردا کردن هستید، یادتان باشد که شما لازم نیست حتما حس و حال پیدا کنید. چیزی دست و پای شما را برای انجام دادن کارها نبسته است.
سختی کار عامل امروز و فردا کردن
در این مورد جملاتی مثل از فردا شروع می کنم، از دفعه بعد یا بعدا که حالم بهتر بود انجامش میدهم زیاد استفاده می شود. باید همین جا به عرضتان برسانیم که عزیزان دل، شما اگر می خواستید که کاری را انجام بدهید، دیگر امروز و فردا نمیکردین. شما فکر می کنید که این توانایی و اراده را دارید که فردا یا بعدا آن کار را به اتمام برسانید اما مطالعات نشان می دهند که افراد در این زمینه زیادی به خود باور دارند، با انجام این کار شما در نهایت شکست می خورید و چون امروز و فردا کردن را به وفور انجام می دهید شکست های شما پشت سر هم ردیف می شوند. در نهایت شما از شروعی دوباره می ترسید و همچنین هراس دارید که یک بار دیگر نیز شکست بخورید و این هراس از شکست شما باعث می شود که استرسی چندان برابر را تحمل کنید. باور کنید که این قدرت اراده شما محدود است و همیشه باب میل شما عمل نمی کند. به جای به چالش کشیدن قدرت اراده از روش “اگر-پس” استفاده کنید، این روش فقط قدم هایی که باید بردارید را بیان نمی کند بلکه کی و کجا برداشتن این قدم ها را نیز مشخص می کند. به عنوان مثال اگر الان ساعت 2 بعد از ظهر است، پس من به سراغ انجام کاری میروم که معاونم از من خواسته است یا اگر در جلسه ای که با رئیسم داشتم، او فراموش کرد که سراغ پروژه را از من بگیرد، پس من قبل از پایان جلسه پیش قدم می شوم و او را از جدیدترین وضعیت آگاه می کنم. قبل از انجام کار شرایط را برای خودتان مشخص کنید: اینکه من چه زمانی باید این کار را انجام بدهم، نتیجه این فعالیت من در کجا مشخص می شود و…. اگر اینگونه برنامه ریزی داشته باشید، وقتی زمان انجام کار برسد دیگر با ناله نمی گویید “ای بابا واقعا الان باید این کار را انجام بدهم؟”، “نمی شود بماند برای بعد؟” از طریق روش “اگر-پس” شما دیگر احتیاج ندارید قدرت اراده خود را به مبارزه بطلبید.
برای من کاملا واضح است که 3 روش پیشنهادی (فکر کردن درباره عواقب، نادیده گرفتن حس و حال و توجه کردن به جزئیات) به اندازه عبارت “هر کاری که دوست داشته باشم انجام می دهم” مهیج و جالب نیستند، اما با استفاده از آنها شما دیگر استرس امروز و فردا کردن کارها را نمی کشید. این استرس تمامی خوشی شما را هنگام امروز و فردا کردن از بین می برد.
سخن نهایی:
زمانی که به آنچه که می خواهید نمی رسید، پیدا کردن مشکل و مانع چندان کار سختی نیست تنها باید دست از تنبلی بکشید و واقع بینانه به اعمال خود فکر کنید. تنها شخصی که شما را از رسیدن به خواسته هایتان دور می کند، خودتان هستید. اگر وضعیت کنونی برایتان شک، نگرانی و استرس به بار می آورد، به یاد داشته باشید شما مجسمه نیستید و می توانید تغییر کنید.
منبع: https://mag.asanteb.com