چرا بعضی مردها تمایل به انتخاب همسر دوم دارند؟

آیا تا به حال به فکر افتاده اید که در مورد مردانی که همسر دوم اختیار می کنند و یا تمایل به ازدواج مجدد دارند مقصر چه کسی است؟ وقتی که صحبت از ازدواج مجدد یک مرد به میان می آید همه افراد مرد را مورد مؤاخذه و سرزنش قرار می دهند و تمام نگاههای سرزنش آمیز به سوی او متمایل می شوند و اکثراً هم مرد را مورد اندرز و نصیحت قرار میدهند.در این مطلب از مجله پزشکی آسان طب برای شما از دلیل تمایل مردان به انتخاب همسر دوم می گوییم.

 

آیا تا به حال به این فکر افتاده اید که چگونه ممکن است مردی که در ابتدای زندگی لحظه ای حاضر به دور شدن از همسرش نبود روزی به خانم دیگری نیز اظهار عشق و علاقه بنماید؟

 

واقعیت این است که در ازدواج مجدد مردها، کسی که بیش از همه مقصر است همسر آنها است. شاید ذکر این موضوع برای خانم ها خوشایند نباشد اما با خواندن ادامه این فصل با ما هم عقیده خواهید شد.

 

چرا مردان با وجود داشتن زنان بی عیب و نقص باز هم تمایل به ازدواج مجدد پیدا میکنند؟

 

تعداد این موارد بسیار اندک میباشد. و آن تعداد اندک نیز به این علت است که شوهر آنها قطعاً بیمار می باشد.

 

بله مردی که همسر او یک زن نسبتاً کامل باشد و به نیازها و تمایلات شوهر توجه کامل داشته باشد اما در اندیشه انتخاب همسر دوم باشد. قطعاً بیمار است

 

و حتی با انتخاب همسر دوم به او نیز وفادار نخواهد مانند و این انتخاب را مدام ادامه می دهد.

 

اما موضوع بحث ما این مردها نیستند. موضوع بحث ما مردهای سالم هستند که تمایل به انتخاب همسر دوم دارند.

 

واقعیت این است که روابط پنهان و ازدواج های مجدد یک شبه به وقوع نمی پیوندد. بلکه نشانه های هشدار آن از قبل در زندگی وجود دارد.

 

اما متأسفانه خانم ها به آن توجه نمی کنند و زمانی که این موضوع جدی می شود احساس ندامت و پشیمانی می کنند.

 

مردانی که با داشتن همسر به سراغ زنهای دیگر می روند، اغلب سالها، ناخشنودی خود را از شرایطی که داشته اند ابراز نموده اند، اما حرفهایشان به گوش های ناشنوا برخورد کرده است.

 

اما وقتی آنها با زنی رابطه برقرار کردند و زن خودشان متوجه موضوع می شود، نگرانی و ناراحتی زن آغاز می شود. اما دیگر کار از کار گذشته است. و برای حل مشکل خیلی دیر شده است.

 

ویژگی مردانی که همسر دوم گرفتند:

 

همسر دوم

 

 همه مرد هایی که ازدواج دوم داشته اند از وضعیت زندگی خانوادگی خود ناراضی هستند.

 

تعدادی از آنها به ازدواج اجباری تن در داده اند،

 

تعدادی از آنها در سنین پائین ازدواج کرده اند

 

و در هنگام ازدواج معیارهای انتخاب آنها هنوز تثبیت نشده بود

 

و اکثراً از ازدواج خود پشیمان شده اند

 

و برخی نیز عقیده داران که همسرشان از نظر ویژگیهای شخصیتی تغییر کرده است

 

یعنی اینکه صفات و ویژگی های شخصیتی فعلی آنها با صفات و ویژگیهای زمان آشنایی همخوانی ندارند.

 

و خلاصه اینکه اکثراً ناخشنودی خود را از وضعیت زندگی موجود خود اعلام می نمایند اما متأسفانه گوش شنوایی وجود ندارد.

 

چرا خانم ها متوجه این ناخشنودی شوهرانشان نمی شوند و همچنان به نیازها و احساسات آنها بی توجه باقی می مانند؟

 

همسر دوم

 

واقعیت این است که مردها به اندازه زن ها، احساسات خود را مطرح نمیسازند و یا حداقل اینکه طرز ابراز احساسات آنها با طرز ابراز احساسات زن ها تفاوت دارد.

 

زن ها عادت به گریه کردن دارند. دوست دارند بیش از اندازه و به طرزی مبالغه آمیز درباره آنچه اتفاق افتاده حرف بزنند.

 

آنها با طول و تفصیل فراوان شرح می دهند که تحت تأثیر کدام رفتار شوهرشان، احساسات آنها جریحه دار شده است.

 

اما مردها اینگونه احساساتشان را بروز نمی دهند. آنها وقتی خسته از سرکار به منزل می آیند، بلافاصله درباره حوادثی که در آن روز بر آنها گذشته است، حرف نمیزنند.

 

آنها به احتمال بیشتر از چالشهایی که با آن روبه رو بوده اند حرف میزنند. از آنجایی که آنها اغلب گریه نمی کنند و برخلاف کار هزاران باره زنها با مادران و یا با دوستان نزدیکشان تماس نمی گیرند و گله و شکایت نمی کنند،

 

زنها به اشتباه به این باور می رسند که مردها اصولاً احساس ندارند و یا اینکه نمیتوانند احساسات خود را بروز دهند.

‫0/5 ‫(0 نظر)

مقالات پیشنهادی جهت مطالعه ی شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا