روان شناسی نقاب و دلایل مخفی‌سازی شخصیت واقعی

در روان شناسی نقاب وجود انگیزه‌ها و تحریکات غریزی پایه، سبب ساز اختلالی با عنوان ماسک شخصیتی خواهد شد که در این مقاله به بررسی همه جانبه این موضوع خواهیم پرداخت. در روان شناسی نقاب موضوعاتی همچون تحریک غریزه ترس، اختلالات هویت جنسیتی، خود کم بینی و… باعث به وجود آمدن تمایلی بیمارگونه به استفاده از انواع ماسک های دروغین بر چهره خواهد شد که یکی از این ماسک ها استفاده افراطی از لوازم آرایش مردانه و زنانه و دیگری رفتن در قالب شخصیتی دروغین می باشد که هدف از استفاده از هر دو تکنیک، با انگیزه استتار و مخفی سازی شخصیت واقعی انجام می‌پذیرد.

روان شناسی نقاب

پایه اصلی اختلال شخصیتی در روان شناسی نقاب

به یاد داشته باشید که هیچ موضوعی نمی تواند انسان را به خشم بیاورد مگر اینکه قبل از آن به وسیله تحریک غریزه ترس، بقاء فعلی او را تهدید کرده باشد و هیچ موضوعی نمی تواند سبب ترس انسان شود مگر اینکه قبل از آن به وسیله تحریک غرور او، اختلالی در ادراک او به وجود آورده باشد. این یک قاعده کلی در پاس کاری غرایز پایه به یکدیگر بوده و به عنوان قانون و پایه ای اصل کاری، در شرطی سازی انسان نقش آفرینی می کند. شرطی شدگی انسان در ابتدا به نوعی یک تکنیک خود انگیخته بوده به منظور حفظ بقاء و حیات انسان، تا بتواند پاسخی زمینی به میل و عطش سیراب ناشدنی انسان به جاودانگی داده باشد. سپس با گذشت زمان این خود انگیختگی دچار ناهشیاری شده و این ناهشیاری به صورتی کاملا آموزشی اما مخفی، به قسمت ناخودآگاه مغز آیندگان منتقل شده است. اما برای هر کودکی در سالهای ابتدایی زندگی مشابه چنین شرطی شدگی ای، با انگیزه ای خودآگاه اتفاق خواهد افتاد.

هر کودکی با طبیعتی منحصر به فرد به علاوه عواملی وراثتی، پا به عرصه زندگی گذاشته و در مواجه با انواع آموزش ها در خانواده و سپس جامعه قرار می گیرد. والدین به وسیله تزریقاتی از پیش تعیین شده شروع به تربیت فرزند نموده و بسیاری از این آموزش ها با طبیعت ذاتی فرزند مغایرت خواهند داشت. به دلیل همین مغایرت، قانون کلی شرطی شدگی در درون کودک فعال شده و او را وادار به استفاده از انواع نقاب بر چهره می نماید تا بتواند بقاء خود را حفظ کرده و در قلمرو امن و مخفی درون خویش به زندگی ادامه دهد. وجود همین نقاب، تایید کننده یک دوگانگی در شخصیت کودک بوده و نام اصلی این دوگانگی، دروغ می باشد. بقیه انواع دروغ از همین سرمنشاء به ظاهر بی اهمیت سرچشمه گرفته و زندگی صادقانه او را برای همیشه تحت الشعاع قرار خواهد داد. بنابراین به طور قطع می توان گفت که پایه و اساس روان شناسی نقاب ، وجود این دوگانگی است که به عنوان مادر تمامی انواع دروغ شناخته خواهد شد.

نمودهای ظاهری در روان شناسی نقاب

روان شناسی نقاب

پس از دوگانگی مذکور، انسان به استفاده از انواع نقاب ترغیب شده و رفته رفته در مخفی سازی شخصیت واقعی خود در پس این نقاب ماهرتر خواهد شد و چیزی نمی گذرد که چندین و چند نقاب دیگر نیز وارد عمل شده و یک اعتیاد عجیب و خود انگیخته اتفاق خواهد افتاد. در روان شناسی نقاب انواع مختلفی از پنهان سازی شخصیت واقعی وجود دارند که معمولا به شرح زیر می باشند:

  • انحراف تمرکز و توجه از طبیعت ذاتی بر روی غرایز پایه
  • پنهان سازی علایق واقعی و تمرکز بر موضوعاتی دیگر
  • فرار از تنهایی و افراط در رفت و آمدهای دوستانه و اجتماعی
  • تغییر در علایق و قرار دادن فعالیت هایی مغایر با شخصیت واقعی در برنامه زندگی
  • تغییر در نوع گفتار
  • تغییر در شیوه لباس پوشیدن و آرایش ظاهری
  • تغییر در تن صدا برای اهدافی خاص (جهت ایجاد یک شخصیت پردازی متفاوت)
  • مغایرت بین گفتار و کردار

روان شناسی نقاب و ماسک ظاهری شخصیتی

تک تک انسان ها بدون ماسک و با چهره ای فاقد آرایش که مبین وراثت، و نبوغ منحصر به فرد خویش می باشد به دنیا می آیند. اگر شرایط رشد و پرورش رفتار فرزند به شکلی صحیح و بدون اشکال اتفاق بیفتد، می توان امیدوار بود که یک شخصیت واقعی و منطبق بر خود حقیقی پا به عرصه زندگی خواهد گذاشت. شخصیت انسان تشکیل شده از هسته مرکزی وجودین، غرایز اولیه و ثانویه، نبوغ ذاتی و… که می تواند با درونمایه قلبی یا مغزی هدایت شده و پس از تبادلات مدام و مستقیم با آموزه های خانوادگی و اجتماعی، تشکیل معنا و مسمایی با عنوان “شخصیت” بدهند. شخصیت ظاهری افراد دارای تفاوت های اساسی با شخصیت واقعی آنها بوده و آدمی به دلایل گوناگون علاقمند به استفاده از ماسک های دروغین بر چهره خویش می باشد. در اغلب موارد پدیده ترس یا دروغ (که از زیر مجموعه های ترس می باشد) باعث چنین تمایلی در انسان می شود. یکی از این ماسک ها، استفاده از تکنیک هایی جهت ایجاد تغییرات در چهره و استایل است که در دسترس ترین آنها لوازم آرایشی گوناگون، مد گرایی، استفاده افراطی از زیورآلات و… می باشد. در روان شناسی نقاب چنین اختلالی با انگیزه فرار از خود حقیقی و به دلیل پاس کاریهای بین غریزی (ترس، غرور، حسادت و…) اتفاق می افتد و هدف از این ماسک، فریب بیننده در تشخیص شخصیت واقعی افراد است. این اختلال در زنان و مردان به یکسان عمل کرده اما اختلاف در ظاهر امر، تشخیص وجود این اعتیاد آرایشی را سخت می گرداند. از نمودهای ظاهری چنین اختلالی در زنان و مردان در تعریف روان شناسی نقاب می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • استفاده از آرایش های غلیظ یا ملایم به صورت مکرر و روزانه (در زنان)
  • استفاده از تنوع رنگی در لباس به شکلی افراطی و وسواس گونه (در زنان)
  • استفاده از تکنیک گریم های سنگین و دگرگون کننده چهره (در زنان)
  • استفاده وسواسی و بزرگنمایی شده از زیورآلات (دستبند، انگشتر، گردنبند و…) در زنان
  • استفاده وسواسی و بزرگنمایی شده از زیورآلات مردانه ( دستبند وگردنبند طلا، ساعت مچی و…) در مردان
  • استفاده وسواسی و افراطی از عطر به منظور جلب توجه (در مردان و زنان)
  • حساسیت و تاکید در استفاده از لباس های مارک دار (در مردان و زنان)
  • معیار انتخاب دوست یا همسر بر مبنای زیبایی ظاهری یا شخصیت آلفا (در مردان و زنان) و…

ماهیت آنیما و آنیموس و ارتباط آن با روان شناسی نقاب

روان شناسی نقاب

در ابتدا باید به بررسی معنای آنیما و آنیموس در درون انسان بپردازیم و سپس ارتباط آن را با روان شناسی نقاب روشن سازیم. بنا بر تئوری کارل گوستاو یونگ در مکتب روانشناسی تحلیلی درباره این پدیده، هر انسانی فارغ از جنسیت خویش، دارای یک بعد جنسیتی دیگر در درون خود بوده که این جنسیت درونی با جنسیت ظاهری او مخالف می باشد. یعنی اگر جنسیت فرد مورد نظر زن باشد در درون خویش دارای یک جنسیت مردانه مخفی با عنوان آنیموس است و برعکس، اگر جنسیت فرد مورد بررسی ما یک مرد باشد در درون خود دارای یک جنسیت زنانه با عنوان آنیما خواهد بود. این جنسیت های مخفی و ناهشیار به دلیل تمایل ذاتی افراد به پیوند و کامل شدن وجود داشته و می توانند تا 4 مرحله به ارتقاء شخصیت فرد کمک نمایند. تا زمانی که یک پیوند صحیح و هشیارانه بین جنسیت ظاهری و جنسیت باطنی افراد اتفاق نیفتد، شخصیت ظاهری افراد در روان شناسی نقاب همانند یک ماسک دروغین عمل کرده و اختلالاتی در زندگی افراد به وجود خواهند آورد.

کاستی‌های شخصیتی و روان شناسی نقاب

در روان شناسی میکاپ وجود اختلالاتی در سبک زندگی می تواند باعث به وجود آمدن اعتیاد آرایشی شود. مثلا چاقی مفرط که در اثر اختلال در فرهنگ رژیم غذایی به وجود می آید می تواند منجر به احساسی همچون تنفر از خود شود که همین موضوع باعث تمرکز بر ناحیه دیگری مانند صورت یا زیورآلات خواهد بود. در بسیاری از موارد وجود اختلال یا کاستی هایی در اندام، چهره یا مشکلات شخصیتی باعث تمایل افراطی به استفاده از لوازم آرایشی یا زیور آلات خواهد شد. همین موضوع در روان شناسی نقاب نیز وجود داشته و باعث سوئیچ تمرکز از یک ایراد به یک نقطه ظاهراً قدرتمند می شود. مثلا به دلیل وجود خود کم بینی ممکن است افراد تمایل به خشونت پیدا کرده و گرایش به ایجاد ظاهری خشن و گاردی در ظاهر آماده به حمله داشته باشند. این گارد ممکن است در کلام این افراد نیز به وضوح مشاهده شود، به عنوان مثالی دیگر می توان از وجود یک نفرت در درون افراد یاد کرد که از طرفی توسط شخص غیر قابل انکار بوده و از طرف دیگر توسط جامعه مورد نکوهش و قضاوت قرار خواهد گرفت. بنابراین چنین تناقضی باعث به وجود آمدن یک ماسک دروغین بر چهره فرد شده و شخص مجبور است به دلیل این ماسک دروغین از طرفی در تماس با محرک این نفرت قرار گرفته و از طرف دیگر با نفرت خود دست و پنجه نرم کند و همزمان چهره و رفتار خود را بی تفاوت و همچنین تایید کننده نشان دهد.

عدم خود باوری و ارتباط آن با اعتیاد آرایشی

روان شناسی نقاب

افرادی که به عارضه عدم خود باوری مبتلا می باشند برای پس زدن احساس منفی خود کم بینی به طور مداوم در حال تغییر دکور در لایه سطحی و ظاهری خود می باشند. مثالی واضح در این رابطه می تواند مثال شخصی باشد که به دلیل وجود یک بیماری داخلی که منجر به عارضه ای پوستی شده، بدون توجه به این بیماری داخلی و درمان آن، به طور دائم مشغول مرهم نهادن بر اختلال پوستی خود باشد. یکی از انتخاب هایی که ممکن است افراد با چنین مشکلی به آن دست بزنند، پناه بردن به آرایش غلیظ یا حتی ملایم صورت، به شکلی افراطی و بیمارگونه در زنان بوده که می تواند در مدت زمانی نه چندان طولانی تبدیل به یک اعتیاد درست و حسابی شود. در مردان نیز به شکلی مشابه می توان چنین اختلالی را در استفاده افراطی از انواع زیورآلات و یا لباس های مارک دار مشاهده نمود. به طوری که شخص بدون انجام آرایش و یا استفاده از زیورآلات ظاهری قادر به حضور در جمع خانواده و اجتماع نباشد.

آنچه که واضح و مبرهن است وجود غریزه ترس می تواند به عنوان پایه و اساس ماسک های شخصیتی در روان شناسی نقاب عمل کرده و به وسیله ترفندهایی جالب توجه و ایجاد تغییراتی در ظاهر ماجرا، به استتار شخصیت واقعی افراد بپردازد تا به این ترتیب از قضاوت یا تهدید دیگران در امان بماند. بهترین روش برای درمان این اختلال در ابتدای امر، یک خودکاوی عمیق بوده و پس از پیدا کردن دلایل شکل گیری آن باید به درک همه جانبه ابعاد درونی خویش پرداخت تا گام اول در ارتقاء شخصیت که با عنوان “شناخت” از آن یاد می شود طی شده و با توجه به طبیعت و نبوغ ذاتی افراد بتوانیم توسط تکنیک هایی مخصوص، شخصیت ظاهری و باطنی را منطبق بر هم گردانیم.

منبع: https://mag.asanteb.com

‫5/5 ‫(1 نظر)

مقالات پیشنهادی جهت مطالعه ی شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا