معرفی داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین
اختلال پسیکوز، جنون یا روان پریشی از جمله اختلالات روان پزشکی است که سنجش واقعیت در بیمار مختل گردیده و گاها رفتارهایش به صورت آشکارا از موازین اجتماعی خارج می شود و آهسته آهسته تمامیت هارمونی بین عناصر تشکیل دهنده شخصیت بهم ریخته و اشکال اساسی در تفکر، درک، شناخت و مسائل خلقی و رفتاری ایجاد می گردد و فرد هیچ گونه آگاهی نسبت به این بهم پاشیدگی و علایم خود ندارد و در خیال خود رفتارهایش را مقبول و همگون با ساختارهای شخصیتی خود می پندارد و بدین دلیل هیچ گاه مراجعه شخصی به روان پزشک جهت درمان خود انجام نمی دهد. در ادامه ی این مطلب از مشخصات داروی آنتاگونیست گیرنده دوپامین که اولین نسل ضد سایکوزها بودند بیشتر صحبت می کنیم.
داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین
در بین بیماری های سایکوتیک، اسکیزوفرنی (شیزوفرنی) با شیوع ۱ تا ۱/ ۵ درصد در بین جمعیت عمومی از مهم ترین، گاه پرخرج ترین و درد سرآفرین ترین گونه ی روان پریشی هاست که در مملکت ما حدس زده می شود بین ۶۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار نفر از این بیماری سنگین رنج می برند و در کنار این گروه سایر پسیکوزهای خلقی و پسیکوزهای پس از زایمان و یا سایکوزهای گذرا و سایکوزهای عضوی نیز مطرح می باشند. داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین (ضد سایکوزهای نسل اول) یکی از قدیمی ترین داروهای ضد جنون (آنتی سایکوتیک ها)- (Antipsychotic drugs) می باشند. از دهه ۱۹۵۰ به بعد با کشف کلرپرومازین از اولین مشتقات داروهای فنوتیازینی و یکی از اولین آنتاگونیست گیرنده دوپامین مصرف بالینی این گروه از داروها گسترده شد و پس از آن گروه وسیعی از داروها که اکثر آنها اساسا آنتاگونیست های گیرنده D دوپامینی بودند کشف و مصرف گردید و در سال های اخیر داروهای ضد جنون جدیدتری نیز کشف شده است. به نظر می رسد داروهای ضد جنون در درمان بیماران پسیکوتیک و اختلال اسکیزوفرنی بین ۵۰ تا ۷۵٪ بهبودی بالینی و قابل توجه ایجاد کرده اند و به صورت وسیع تر اعتقاد بر این است که تا حدود۹۰٪ بیماران سایکوتیک به صورتی هر چند کم و زیاد از این داروها نفع می برند و به میزان زیادی بستری های وسیع و وابستگی به مؤسسات درمانی را کاهش داده اند.
اطلاعات بیشتر از داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین
آنتاگونیست گیرنده دوپامین یا آنتی سایکوتیک های نسل اول (FGAs)، اولین گروه داروهای مؤثر بر اسکیزوفرنی و دیگر بیماری های سایکوتیک است. این نسل شامل تمام آنتی سایکوتیک های موجود در گروه های زیر می باشد: فنوتیازین ها، بوتیروفنون ها، تیوگزانتن ها، دی بنزوکسازپین ها، دی هیدرو ایندول ها و دیفنیل بوتیل پیپریدین ها که تمام این داروها در دوز مؤثر درمانی، عوارض خارج هرمی نیز دارند. به تدریج داروهای نسل جدید جایگزین داروهای نسل اول در امریکا شده است اما FGA ها همچنان شایع ترین تجویز را در بسیاری از کشورهای جهان دارا می باشد. انواع داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین برای اکثر اختلالات روان پریشانه مفید بوده ولیکن محدودیت های مهمی دارند که می توانند موجب علایم نورولوژیک حاد و مزمنی شوند که کارآیی آنها را به شدت محدود می نماید اما در تعداد قابل توجهی از بیماران روان پریش بی تأثیر یا تا حدودی مؤثر هستند.
نام گذاری داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین
متاسفانه حداقل دوز مؤثر داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین معین نشده است و بنابراین ممکن است که احتیاج شود به بیماران بیشتر یا کمتر از میزان لازم دارو بدهند. در دوزهای بالاتر ممکن است اختلال علایم حرکتی مثل بی حرکتی، آپاتی و اختلال شناختی ایجاد شود. نام های مختلفی برای داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین مطرح شده است، از جمله نورولپتیک ها، آرام بخش های اساسی یا ماژور، آنتاگونیست گیرنده دوپامین و آنتی سایکوتیک ها (آنتی ساکوتیک های تیپیک یا نسل اول). نام «نورولپتیک» توسط Pier Deniker پیشنهاد شد زیرا او به عوارض عصبی این داروها بسیار معتقد بود و به همین دلیل نام نورولیتیک را که به معنای چنگ زننده به نورون است، انتخاب کرد. این واژه براساس این مشاهده بود که عوارض جانبی عصبی به طور اجتناب ناپذیری با فعالیت آنتی ساکوتیک های دارویی همراه می باشند. به هرحال مؤثر بودن داروهایی مانند کلوزاپین نشان داد که الزاما وجود عوارض عصبی برای درمان روان پریشی لازم و اجباری نیست.
مکانیزم اثر داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین
داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین و آنتی سایکوتیک در چند طبقه شیمیایی قرار می گیرند که هر کدام تا حدودی ویژگی های فارماکوکینتیک متفاوتی دارند. این تفاوت ها در استفاده ی بالینی از داروها اثر مهمی دارد. فنوتیازین ها و تیوگزانتین ها در ساختار شیمیایی و تعدادی از مسیرهای متابولیک شباهت ها و اشتراک های زیادی دارند که همین امر در مورد بوتیروفنون ها و دیفنیل بوتیل پیپریدین ها نیز صادق است. با توجه به بررسی های انجام شده روی کلرپرومازین و هالوپریدول به عنوان ترکیب های نماینده سایر گروه ها نشان داده شده است که فارماکوکینتیک داروهای طولانی اثر با داروهای کوتاه اثر بسیار متفاوت است. تمام داروهای ضد جنون تیپیک ۱ یا همان داروهای آنتاگونیست گیرنده دوپامین از طریق بلوک کردن گیرنده های D دوپامینی عمل می کنند. قدرت های دارویی بین ضد جنون ها در یک رابطه منفی قرار دارند بدین نحو که هرچند قدرت بلوک کنندگی D قوی تر باشد مانند هالوپریدول باید از دوز کمتری استفاده نمود و بالعکس کلرپرومازین با میل ترکیبی پایین تر نسبت به گیرنده های D در مصرف بالینی لازم است با دوزهای بالاتر مصرف گردد.
منبع: https://mag.asanteb.com