مرگ قطعی و نشانههای محرز فرد فوت شده
مرگ قطعی مشترکترین سرانجام همه ما انسانها میباشد. روزانه در بیمارستان، یک عده با گل و شیرینی برای تولد کودکی شتاب دارند و عدهای دیگر در شیون مرگ عزیزی و این دائمترین چرخه حیات بشری است. اما در این مطلب با توجه به آنچه تاکنون در مقالههای امداد و نجات گفته شد باید این فرض بزرگ را نیز لحاظ کنیم که در هر اقلیمی و در هر عملیات امدادی ممکن است با مرگ مصدوم روبرو شویم، پس لازم است به طبقهبندی مرگ و علائم مرگ قطعی بپردازیم چرا که با دانستن نشانهها و علائم فرد، شاید بتوان به مصدومی که دچار مرگ ظاهری شده است کمک کرد.
چگونگی مرگ قطعی
بر اساس تعریف پزشکی قانونی کشوری مرگ قطعی از کار افتادن بدون بازگشت سیستمهای قلبی، تنفسی و مغزی بدن است. توجه به کلید واژه های این تعریف بسیار مهم است، از کار افتادگی بدون بازگشت یعنی نتوان با هیچ عملیات استاندارد امداد و نجات مصدوم را به زندگی برگرداند، در این بین از لحاظ تئوری مرگ از کارافتادن سیستم قلبی و تنفسی بعد از مغزی نشانه احراز مرگ کامل است. از کار افتادنی که با روشهای احیای CPR شوک الکتریکی و داروهای تخصصی نتوان بازگشت حیاتی را به عضو انجام داد.
دسته بندی مرگ
این مطلب بسیار مهم است که بدانیم مرگ به 3 دسته بسیار مهم تقسیم می شود:
1. مرگ ظاهری: شما با جسدی روبرو هستید که در ظاهر تمامی نشانههای مرگ را دارد اما با کمی دقت میبینید که اندک تنفسی و ضربانهای بسیار خفیفی دارد. این مصدوم بین 3 تا 5 دقیقه فرصت دارد تا به حیات بازگردد، امدادهای مقدماتی مانند احیای قلبی با CPR و تنفس مصنوعی به موقع و دقیق می تواند فرد را به حیات بازگرداند. این نوع مرگ به دلیل داشتن نشانههایی مانند شلی عضلات، بی حسی کامل و عدم واکنش های رفلکسی با مرگ کامل اشتباه گرفته می شود. این بخش از آن جهت بسیار مهم است که بیشترین کسانی که دچار این گونه مرگ می شوند که در حوادث طبیعی گرفتار شدهاند، حوادثی مانند سیل، زلزله ، جنگل، ارتفاع زدگیها و … با توجه به انچه تاکنون در عملیاتهای امداد و نجات آسان طب گفته شد تلاش شما به عنوان یک امدادگر می تواند به این مصدومان جان و زندگی دوباره بدهد.
2. مرگ مغزی: از کار افتادن بدون بازگشت فعالیت بخش هایی از مغز که کنترل کننده اعضاء حیاتی بدن هستند را مرگ مغزی مینامیم. این نوع مرگ با از کار افتادن بخش های میانی مغز و ساقه مغز اتفاق می افتد چرا که این بخش ها کنترل کننده بخش های حیاتی مانند تنفس، گردش خون و … می باشد. در این نوع مرگ، قلب و سیستم های تنفسی و عروقی به واسطه دستگاههای پزشکی فعال هستند اما فرد و مغز او دیگر هیچ کنترلی بر روی ادامه یا عدم فعالیت این اعضا ندارد.
3. مرگ قطعی: در این مرحله دیگر امیدی به زنده بودن فرد نمیباشد که در ادامه به تفصیل به بررسی علائم این نوع مرگ میپردازیم.
مرگ قطعی و نشانههای آن
مرگ قطعی سومین دسته و نهایت فرصت زندگی هر فرد است که با توجه به تعاریف داده شده به هیچ وجه امیدی به بازگشت فرد به زندگی نخواهد بود.
در حوادث امدادی و شرایطی که تاکنون در مقالات امداد و نجات بررسی کردهایم نشانههای مرگ قطعی بسیار مهم میباشد. این نشانهها به عنوان نشانههای نعشی شناخته میشود و به مهمترین آنها اشاره می کنیم:
♦ سردی: پس از ایستادن چرخه انتقال خون تبادلات سوخت و سازی میان سلول ها نیز متوقف شده و بدن به دلیل نداشتن کنش های درون رو به سردی می گذارد. این سرد شدن بدن در فصل های گرم هر یک ساعت نیم درجه و در فصل های سرد هر یک ساعت یک درجه خواهد بود. نکته مهم در این بخش این مطلب است که از دست دادن گرما به شرایط محیطی نیز وابسته است. برای مثال در گرمازدگیها، دمای بدن به کندی کاهش مییابد اما در غرق شدگیها، سرمازدگی و هیپوترمی بدن با سرعت بیشتری سرد می شود.
♦ جمود نعشی: پس از مرگ و به مرور در طی چند ساعت تمامی اعضا بدن و جسد به حالت جمود یا همان سفت شدگی عصلانی می رود. این عامل به دلیل فرو رفتن رشته های نازک تشکیل دهنده بافتهای عضلانی است و از یک ساعت بعد از مرگ به تدریج شروع شده و 12 ساعت پس از مرگ به بالاترین میزان خود می رسد. بروز این سختی در مرگ قطعی از پلک های نعش آغاز شده، به سمت فک و صورت و گردن حرکت می کند و بعد تمام بدن را فرا می گیرد، این فراگیری جمودی در 12 ساعت پس از مرگ تکمیل شده و نکته بسیار مهم این است که 12 ساعت، بدن به همین صورت باقی می ماند و پس از آن شروع به شل شدن می کند که مهمترین عامل آن آغاز پوسیدگی درونی جسد است.
♦ تغییر رنگ: در نشانهشناسی مرگ قطعی یکی از مهمترین علائم مرگ و حتی دلایل مرگ تغییر رنگ جسد است. پس از مرگ جریان خون می ایستد و خون به واسطه جاذبه، بخشی از بدن که با زمین در تماس است تراوش کرده و در زیر پوست تجمع می کند مثلا در افرادی که به وسیله طناب خودکشی و یا فوت کرده و آویزان هستند تجمع خون در مچ دست ها، سر انگشتان، مچ پا و ناحیه کف پایی بیشتر از هر جای دیگر است. در مرگهای طبیعی رنگ این خون بنفش یا قرمز تیره است. این حالت از ساعت اول تا 5 ساعت شروع و در نهایت پس از 12 ساعت به حداکثر خود میرسد. تفاوت رنگ مایع خونی در حوادث متفاوت میتواند نشانه اتفاق پیش آمده باشد مثلا در گاز گرفتگی ها، سرمازدگی و مسمویت با سیانور رنگ این خون به رنگ قرمز روشن است.
♦ فساد جسدی: یکی دیگر از نشانه های مرگ قطعی فساد جسدی است که به دلایل گوناگونی ایجاد می شود. اولین دلیل فساد نعشی از درون هر سلول شروع شده و یا با از بین رفتن لیزیزیوم آغاز می شود، بعد از متلاشی شدن لیزیزیوم، سلولهای بدن مسموم و دچار فساد می شود. بخش دوم فساد جسمی از روده بزرگ و محل پر باکتری به نام سکوم آغاز میشود و این فساد و ترکیب باکتریایی با هموگلوبین مادهای به نام سولفوهموگلوبین تشکیل میدهند که این ماده سبز رنگ بوده و از اولین نشانه های فساد نعشی میباشد. این ماده ابتدا کل شکم و سپس بدن را فرا می گیرد، تشکیل این ماده سبز رنگ در قسمت تحتانی سمت راست بدن نشان دهنده گذشت 48 ساعت از مرگ فرد است و در نهایت مرحله سوم بادکردگی جسد و ایجاد تاولهای زیر روی پوستی ایجاد می شود و به دلیل تولید گاز در این فرایند حفرههایی مانند شکم و سینه متورم شده و مایع خونابه مانندی از جسد بخصوص از دهان و بینی و مقعد خارج می شود، پس از این پروسه بافت نرم بدن به مرور از بین میرود.
بخش نهایی مرگ قطعی
در بسیاری از موارد، بخصوص در حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله و همچنین در غرق شدگی ها، مصدوم تنها دچار مرگ ظاهری شده است و با کمی تلاش امدادی میتواند دوباره به حیاط بازگردد. لذا دانستن نشانههای مرگ قطعی و تمرکز بر روی ضعیفترین پالسهای مصدوم به ظاهر فوت شده، می تواند ما را در امداد و نجات یاری رساند. برای مثال فرد مغروقی که حتی از دهانش کف سفید رنگ بیرون ریخته است شاید به دلیل هیپوترمی ضربان قلبش خفیف شده باشد و با کمی کوشش امدادی دوباره احیا شود چرا که این مصدوم تا 13 دقیقه پس از غرقشدگی امکان بازگشت دارد.
منبع: https://mag.asanteb.com
دمتون گرم عالی بود
مقاله خوبی هستش مخصوصا که عکسای با کیفتی داره